موز به افرادي که داراي فشار خون بالايي هستند کمک ميکند، همچنين خطر حملات قلبي را کاهش ميدهد. موز بهبود دهنده زخم مزمن معده و کاهش دهنده کلسترول ميباشد.
زادگاه اوليه موزمناطق استوايى و گرمسير است البته در بلوچستان نيز اين ميوه را ميکارند و محصول خوبي به دست ميآورند. موز داراى انواع و اقسام گوناگوني ميباشد و نوع نا مرغوب آن داراي هسته است. ميوه موز در صورت رسيدن داراى عطرى ملايم، خوش طعم، شيرين نرم، بسيار مغذى و قدرت غذايى آن کمي از سيبزمينى بيشتر است. ميوه موز داراى ويتامينهاى A، B، C و80 درصد قند ميباشد، ولى از نظر مواد چربى، سلولز و کلسيم فقير است و به همين جهت افرادي که از اين ميوه بيش از حد استفاده ميکنند مبتلا به اختلالات معده، سوءهاضمه و يبوست شده، کمخون و ضعيف ميشوند. در ميوه رسيده موز مقدار زيادي پتاسيم، فيبر، منيزيم، مس و نشاسته وجود دارد. مبتلايان به آلبومين ميتوانند موز را همراه با غذاهاى مناسب ديگر ميل نمايند و براي آنها بسيار مفيد است.
خانمها، کلينتون واشتون، آقايان بان کي مون وکوبلروکميسر عالي پناهندگي ، ما حاضريم با تقبل هزينه سفرتان، شما را براي يک روززندگي به کمپ ليبرتي دعوت کنيم.
اگر شما يک روز توانستيد آنجا را تحمل و مناسب اسکان انسانهاي شريف و صلح طلب وفرزندان مقاوم مردم ايران بدانيد ما ديگر هيچگونه شکوه وشکايتي نخواهيم داشت.
آيا شما حاضريد خودتان يک روزدر آنجا زندگي کنيد؟
در قرن 21 ، اين چه سياستي است که در آن فقط مردم ايران ومبارزان راه آزادي و حقوق بشر بايد قرباني شوند. آقاي کوبلر مردم ما چگونه به حرف شما اعتماد کنند در حاليکه خلاف واقع به رئيس خود گزارش کرده ايد وکمپ ليبرتي را با فتو شاپ و روتوش بعنوان محلي مناسب ونه زندان به جهان معرفي کرده ايد؟
چرا فکر مي کنيد که با قبول وکوتاه آمدن مستمر ويک طرفه در برابر خواست فاشيسم آخوندها مي توانيد برنده وقهرمان اين داستان سرائي ها بشويد؟
سازمان مجاهدين خلق ايران، هرگونه دخالت در بمب گذاري در بانکوک را تکذيب کرده است. پيش از اين. سيد السليمان حسيني، يک رهبر شيعي در تايلند ادعا کرد که چهار ايراني مظنون به دخالت در طرح بمب گذاري خنثي شده اعضاي يک گروه اپوزيسيون تبعيدي ايران بودند.
به گزارش سايت بانکوک پست ۴ اسفند ۱۳۹۰ - شاهين قبادي، سخنگوي سازمان مجاهدين خلق ايران در نامه اي (به بانکوک پست-م) نوشت که «حرفهاي آقاي سيدالسليمان بي پايه مي باشند. آقاي قبادي گفت ”داستان مدعي شده است که سازمان مجاهدين خلق ايران در سال ۱۹۷۷ در ليست تروريستي آمريکا قرار گرفت. اين دو سال قبل از انقلاب ايران است! فقط لازم به ذکر است که در سال ۱۹۷۷ اصلا چنين ليستي وجود نداشت».
ﺁﺭﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﻏﺎﺯ ﭘﻴﺶ ﺭﻭﯼ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﻣﺎ ﺑﻮﺩﻩ، ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻭ ﺩﻣﻮﮐﺮﺍﺳﯽ ﺍﺳﺖ. ﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻗﺪﺭﺕ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﻭ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭﯼ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻴﻢ. ﻣﺎ ﺣﺘﯽ ﺑﻪ ﺳﻬﻴﻢ ﺷﺪﻥ ﺩﺭ ﻗﺪﺭﺕ ﻭ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﭼﺸﻢ ﻧﺪﻭﺧﺘﻪ ﺍﻳﻢ. ﺍﻳﻦ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭﯼ ﺣﺎﮐﻤﻴﺖ ﻣﺮﺩﻡ ﻭ ﺩﻣﻮﮐﺮﺍﺳﯽ ﺍﺳﺖ، ﮐﻪ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﻣﺎﺳﺖ. ﻣﺎ ﻫﻤﮕﯽ ﺑﺎ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﺍﺯ ﻣﺴﻌﻮﺩ، ﺭﺍﻩ ﻭ ﺭﺳﻢ ﺧﺎﻭﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﻩ ﺍﻳﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻴﻢ. ﻣﺎ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻴﻢ ﮐﻪ ﻓﺪﺍﯼ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺁﺯﺍﺩﺍﻧﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﺎﺷﻴم.
ﻣﺎ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺳﺨﺘﻴﻬﺎ ﺭﺍ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ ﺍﻳﻢ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰﻣﺎﻥ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﻳﻢ، ﺗﺎ ﺁﻥ ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺭﻭﺷﻦ ﻭ ﺁﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﮑﻮﻓﺎ ﻭ ﺍﻣﻦ ﻭ ﺁﺳﻮﺩﻩ، ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺷﻮﺩ.
ﻣﺎ ﺗﺎ ﺑﻦ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﭘﻴﺮﻭﺯﯼ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻳﻘﻴﻦ ﺩﺍﺭﻳﻢ. ﺭﺍﻩ ﻭ ﺭﺳﻢ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻭ ﺍﻧﻘﻼﺏ ﻓﺮﺍ ﺭﺍﻩ ﻧﺴﻞ ﻗﻴﺎﻡ ﻣﯽ ﺩﺭﺧﺸﺪ ﻭ ﺍﺷﺮﻑ ﺑﺎ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭﯼ ﭘﺮﺷﮑﻮﻫﺶ، ﭘﻴﺎﻡ ﺍﻣﻴﺪ ﻭ ﭘﻴﺮﻭﺯﯼ ﺍﺳت. ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﺍﺷﺮﻑ ﺭﺍ ﻣﻨﻬﺪﻡ ﻛﻨﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﺍﺷﺮﻑ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺟﻬﺎﻥ، ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻧﺒﺮﺩ ﺷﻌﻠﻪ ﻭﺭ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﺯﺍﺩﻱ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪ. ﻣﻲ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﺧﺎﻣﻮﺷﺶ ﻛﻨﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﺁﺗﺸﻲ ﺩﺭ ﺟﺎﻥ ﻣﻴﻠﻴﻮﻧﻬﺎ ﺍﻳﺮﺍﻧﻲ ﺍﻓﺮﻭﺧﺖ ﻛﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﺧﺎﻣﻮﺷﻲ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﭘﺬﻳﺮﻓت.
ﺁﺧﻮﻧﺪﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻘﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﭘﯽ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺑﻤﺐ ﺍﺗﻤﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﮑﻮﻓﺎﻳﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ، ﺩﺭ ﭘﯽ ﻗﺪﺭﺗﯽ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻴﻠﻴﻮﻧﻬﺎ ﺑﺎﺭ ﻧﻴﺮﻭﻣﻨﺪﺗﺮ ﺍﺳﺖ: ﻭ ﺁﻥ؛ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺁﺯﺍﺩﺍﻧﻪ ﻭ ﻧﻘﺶ ﺁﻓﺮﻳﻨﯽ ﻭ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﻳﮑﺎﻳﮏ ﻣﺮﺩﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻭﻳﮋﻩ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ. ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺳﻪ ﻛﻠﻤﻪ ﺧﻼﺻﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ:
ﺁﺯﺍﺩﻱ , ﺑﺮﺍﺑﺮﻱ , ﻭ ﺣﺎﻛﻤﻴﺖ ﺭﺃﻱ ﻣﺮﺩﻡ.
خاطره اي جالب و خواندني از بيل گيتس ، ثروتمندترين مرد جهان .
سالها پيش زماني که از اداره اخراج شدم و به تازگي
انديشههاي خود و در حقيقت به طراحي مايکروسافت مي انديشيدم، روزي در فرودگاهي
در نيويورک بودم که قبل از پرواز چشمم به نشريه ها و روزنامه ها افتاد.
از تيتر يک روزنامه خيلي خوشم اومد، دست کردم توي جيبم که روزنامه رو بخرم ديدم که پول
خرد ندارم. خواستم منصرف بشم که ديدم يک پسر بچه سياه پوست روزنامه فروش وقتي
اين نگاه پر توجه مرا ديد گفت اين روزنامه مال خودت؛ بخشيدمش؛ بردار براي خودت.
گفتم: آخه من پول خرد ندارم!
گفت: براي خودت! بخشيدمش!
سه ماه بعد بر حسب تصادف باز توي همان فرودگاه و همان سالن پرواز داشتم. دوباره
چشمم به يک مجله خورد دست کردم تو جيبم باز ديدم پول خورد ندارم باز همان بچه
بهم گفت اين مجله رو بردار براي خودت.
گفتم: پسرجون چند وقت پيش من اومدم يه روزنامه بهم بخشيدي تو هر کسي مياد اينجا
دچار اين مسئله ميشه، بهش ميبخشي؟!
مثال اول، کالري
از هر دانش آموز دبيرستان سؤال کنيد، تعريف ”کالری“ ، چيست، خواهد گفت: کالری واحد انرژی حرارتی و مقدار حرارتی است که دمای يک سانتيمتر مکعب آب را به اندازه يک درجه سانتيگراد افزايش می دهد. مثلاًًًًًًً درجه حرارت 17 را به 18 می رساند.
بر همين روال، وقتی که از من و شما بپرسند، درخت يا پرنده يا انسان و سپس جامعه و طبقه و قيام و انقلاب را تعريف کن، بايد بتوانيم تعريف رسا و گويا و مشخصی ارائه بدهيم. مثلاًًًًًًً در مورد انسان:
مثال دوم، انسان و تعريف ”انسان“
تعريف ”انسان“ هميشه مسأله انسان بوده و هر يک از فلاسفه و مکاتب به نحوی به آن جواب داده اند. واضح است که منظور فقط کمّ و کيف جسمانی انسان نيست. منظور خصوصيتها وکارکردهای ويژه انسانی و تعريفی است که بتواند تفاوت رفتارهای انسانها با يکديگر را تشريح کند.
ارسطو می گفت انسان حيوانی است ناطق.
لاادريون (آگنوستها يا آگنوستی سيستها) يعنی مکتبی که به طور خلاصه شناختن و شناخت پذيری را در ظرفيت و توان ما نمی دانستند، می گفتند: نمی دانم.