كنفرانس استانبول در باره حقوق اقليت ها در جامعه ايران - نقض حقوق بشر و واكنش اتحاديه اروپا


مرکز مطالعاتی و استراتژیک امیه در همکاری با موسسه فکری استراتژیک
شنبه ۱۷ اکتبر ۲۰۱۵ استانبول ترکیه
پاسخ تماس های صلح آمیز برای پایان دادن به حملات علیه حقوق اقلیت ها در ایران توسط رژیم ایران تنها سرکوب٬ خشونت و ترور بیشتر بوده است. مورد قابل توجه این است که در طول مذاکرات هسته ای در سوئیس هیچ اشاره ای به سابقه هولناک حقوق بشر در ایران نگردید٬ کشوری که بعد از چین بالا ترین آمار اعدام در دنیا را دارد. بیش از ۲۰۰۰ نفر که بسیاری از آنها سنی بودند٬ تحت رهبری روحانی٬ رئیس جمهور به اصطلاح مدره ایران٬ به دار آویخته شده اند.
به نظر میرسد که تنها کاری که روحانی باید بکند این استکه تنها لبخند بزند و غرب گول لبخند وی را میخورد و در عین حالی که او لبخند میزند فوج فوج انسان ها را تحت احکام بی رحمانه قضائی به قتل میرسانند. این اعدام ها برای ایجاد فضای رعب و وحشت مردمی که از افزایش قیمت های سوخت و مواد غذائی بجان آمده اند٬ طراحی گردیده است در عین حالی که رهبران آنها میلیاردها دلار را صرف جنگ های بی رحمانه خارجی میکنند. شورش های متعدد در رابطه با نان و تظاهراتهای گسترده معلمان مدارس باعث وحشت ملاهای حاکم گردیده این نگرانی ها سرکوب وحشیانه بیشتری را بهمراه داشته است اما هیچیک از این موارد انتقادی را از طرف غرب بهمراه نداشته است.

سخنرانی  استرون استیونسون
 ماه ژوئن ۲۰۱۰ زمانیکه که من رئیس هیئت عراق در پارلمان اروپا بودم مطلع شدم که که وزیر امور خارجه ایران محمد متکی از اعضای نیروی قدس سپاه پاسداران که در لیست تروریستی نامگذاری گردیده بود برا ی ایراد سخنرانی توسط کمیته امور خارجی به بروکسل دعوت شده است. وی توسط محمود احمدینژاد به این سمت گمارده شده بود. زمانیکه متکی سفیر ایران در ترکیه بود بدلیل پیدا کردن یکی از مخالفین در صندوق عقب ماشینی که متعلق به سفارت ایران بود از این کشور اخراج گردید. آنها قصد داشتند که این شخص را به ایران منتقل کنند. گارد های مرزی ترکیه با شنیدن سر و صدا از داخل صندوق عقب ماشین٬ در خواست باز کردن صندوق عقب را نمودند و با باز شدن صندوق عقب زندانی را از درون آن بیرون آوردند. زندانی آزاد شده ادعا کرد که از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران است که از یکی از خیابانهای شهری در ترکیه بزور ربوده شده بود. وی ادعا کرد که او را به سلولی در زیر زمین سفارت ایران در آنکارا منتقل کردند و پس از شکنجه های فراوان برای انتقال به ایران جهت اعدام٬ در صندوق عقب ماشین جا داده بودند.

من از اینکه این قاتل را برای شرکت در جلسه کمیته امور خارجه دعوت کرده بودند بسیار عصبانی شدم و به همین دلیل سعی کردم که استقبال مناسبی از وی بعمل آورم. وقتی که در اول ژوئن ۲۰۱۰ متکی قصد ورود به محل سخنرانی را داشت من همراه با تعداد دیگری از نمایندگان پارلمان اروپا با در دست داشتن عکس هائی از ندا آقا سلطان٬ دانشجوی جوانی که در تظاهراتهای سال ۲۰۰۹ در رابطه با انتخاب مجدد محمود احمدینژاد کشته شده بود از وی استقبال کردیم. متکی همراه با تعداد زیادی از محافظان و همراهانش و تعداد زیادی از عکاسان و خبر نگاران همراهی می شدند. وقتیکه با ما و پلاکاردهائی که در دست داشتیم مواجه شد لحظه ای توقف کرد و در آن لحظه با وی رو در رو شدم و فریاد زدم که « شما یک قاتل هستید و جایتان در پارلمان اروپا نیست».

دیگر نمایندگان پارلمان اروپا نیز شروع به شعار دادن کردند و در این هنگام محافظین متکی سعی کردند که با زور ما را از سر راه او کنار بزنند و هر کسی که به متکی نزدیک میشد سر او داد میزدند که « به او دست نزنید». من فریاد زدم که دستتان را از روی من بردارید و شما حق ندارید به نماینده این پارلمان دست بزنید. اینجا ایران نیست و ما در اینجا اراذل و اوباش را تحمل نمی کنیم. همه این موارد بر روی فیلم ضبط و با عث سرافکندگی متکی گردید.
من این داستان را به دو دلیل برای شما تعریف کردم. دلیل اول اینکه چگونه یک قاتل و عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بودن٬میتواند باعث رشد و ترقی شما در ایران گردد و مورد دوم اینکه همه اعضای پارلمان اروپا با خط مماشات با این رژیم موافق نیستند. خط مماشاتی که هفته پیش رئیس پارلمان آقای مارتین شولتز سعی در پیش بردن آن با رفتن به ایران نمود. البته بدلیل نامه اعتراضی ۱۱۵ تن از اعضای پارلمان اروپا و ۱۸ زندانی سیاسی در ایران شولتز مجبور به تعویق این سفر گردید.

ایران کشوری فاسد است وصادرات اصلی آن تروریزم است . رهبر فاشیست ایران با ظلم و ستم امور خود را به پیش میبرد. ایران دارای بسیاری از اقلیت های قومی مانند آذری٬ کرد٬ عرب٬ و بلوچ میباشد. همچنین اقلیت های مذهبی مختلفی در ایران وجود دارند٬ حدودا ۱۰ میلیون سنی در نقاط مختلف ایران زندگی میکنند. تا قبل از بقدرت رسیدن خمینی تعداد زیادی مسیحی٬ یهودی٬ زرتشتی و بهائی در ایران قرنها در کنار هم همزیستی برادرانه و مسالمت آمیزی داشتند. نمایندگان این اقلیت های قومی و مذهبی را میتوان در شورای ملی مقاومت ایران یافت که دست در دست یکدیگر برای محقق کردن یک ایران آزاد مبارزه میکنند.

این اقلیت های قومی و مذهبی بصورت مستمر تحت آزار و اذیت قرار دارند. آنها با بازداشت های خود سرانه٬ شکنجه٬ محاکمه های ناعادلانه٬ اعدام های فرا قضائی٬ و تخریب گورستان ها و مکان های مذهبی خود مواجه هستند. این آزار و اذیت ها شامل بهائیان٬« یک اقلیت مذهبی که در قانون اساسی ایران برسمیت شناخته نمی شوند»٬ مسیحیان٬ یهودیان٬ صوفی ها٬ و حتی سنی ها و دیگر شاخه های مسلمان نیز میگردد.
بسیاری از سنی ها در تهران ۱۶ میلیون نفره زندگی میکنند اما در تهران رژیم اجازه ساختن حتی یک مسجد را نیز به آنها نمی دهد. در واقع یک نماز خانه کوچک سنی ها به تازگی توسط سپاه پاسداران در تهران تخریب گردید. این در حالی است که تخریب نمازخانه در اسلام یک گناه بحساب می آید اما برای این رژیم٬ دین تنها ابزاری برای سرکوب بحساب می آید و نه یک باور. من یک محقق اسلامی نیستم اما با یک نگاه ساده میتوان دید که بسیاری از اقدامات این رژیم در تضاد آشکار با آموزشهای اسلامی است.

ملاهای زن ستیز٬ زنان را بعنوان قشر ضعیف میبینند و مستمرا آنها را تحت آزار و سرکوب قرار میدهند. با پشتیبانی دولت به صورت بسیاری از زنان جوان به جرم بد حجابی و پوشش غلط اسید پاشیده شده و این امر منجر به کور شدن بسیاری از آنها گردیده است. متاسفانه غرب و بخصوص اتحادیه اروپا چشمان خود را بر روی این جنایات بسته اند. باید به این امر اشاره کنم که ایران تفاوت عمده ای با کشورهای چند ملیتی و چند دینی دیگر دارد. در ایران هر دینی داشته باشید٬ در صورت ابراز مخالفت خود با رژیم٬ بطور وحشیانه ای سرکوب خواهید شد.
یکی از بزرگترین مواردی که باعث دستگیری ٬ شکنجه ٬ و اعدام خواهد شد هر گونه ارتباطی با سازمان مجاهدین خلق ایران است. بیش از ۳۰۰۰۰ نفر از آنها بصورت دست جمعی بفرمان آیت الله خمینی در دهه ۸۰ اعدام شدند. درنده خوئی و شدت این حکم ایران را بلرزه در آورد اما کوچکترین واکنشی از طرف غرب بهمراه نداشت.

تحت قانون اساسی رژیم٬ هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران بجرم «محاربه علیه خدا» به اعدام محکوم میشوند. جالب اینجاست که این سازمان مسیحی٬ کرد٬ عرب و یا سنی نیست. این یک جنبش سیاسی است که در برگیرنده تمام ادیان و ملیت های مختلف ایران است اگر چه اکثریت ۳۰۰۰۰ نفری که اعدام شدند فارس شیعه بودند.

هم اکنون ۲۵۰۰ تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در کمپ مرگی بنام کمپ لیبرتی در نزدیکی های بغداد قرار گرفته اند.آنها شش بار به دستور آخوند ها در تهران٬ توسط ارتش عراق مورد حمله قرار گرفته اند. در نتیجه این حملات ۱۱۷ نفر کشته٬ ۱۰۰۰زخمی و ۷ نفر به گروگان گرفته شدند که شش نفر آنها زن بودند. بیش از دو سال است که از گروگانها خبری نیست.

علیرغم اینکه همه این مخالفین غیر نظامی اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران ٬ تحت نظارت و حفاظت سازمان ملل متحد قرار دارند اما سازمان ملل٬ اتحادیه اروپا و ایالات متحده هیچ اقدامی در جهت کمک به آنها انجام نداده اند٬ هیچیک از آنها خواستار تحقیق درباره قتل عام های انجام شده نگردیده و هیچیک به آنها پناهندگی سیاسی نداده اند. در واقع تنها کشوری که کمک کرده است آلبانی است که حتی عضو اتحادیه اروپا نیز نمی باشد. آلبانی با قلب پر مهری که از خود نشان داد چهره بزدلانه آمریکا و اتحادیه اروپا را رو کرد٬ کسانی که حتی جرات پاسخگوئی به توهین های فاشیست مذهبی در تهران را نیز ندارند.

پاسخ تماس های صلح آمیز برای پایان دادن به حملات علیه حقوق اقلیت ها در ایران توسط رژیم ایران تنها سرکوب٬ خشونت و ترور بیشتر بوده است. مورد قابل توجه این است که در طول مذاکرات هسته ای در سوئیس هیچ اشاره ای به سابقه هولناک حقوق بشر در ایران نگردید٬ کشوری که بعد از چین بالا ترین آمار اعدام در دنیا را دارد. بیش از ۲۰۰۰ نفر که بسیاری از آنها سنی بودند٬ تحت رهبری روحانی٬ رئیس جمهور به اصطلاح مدره ایران٬ به دار آویخته شده اند.

به نظر میرسد که تنها کاری که روحانی باید بکند این استکه تنها لبخند بزند و غرب گول لبخند وی را میخورد و در عین حالی که او لبخند میزند فوج فوج انسان ها را تحت احکام بی رحمانه قضائی به قتل میرسانند. این اعدام ها برای ایجاد فضای رعب و وحشت مردمی که از افزایش قیمت های سوخت و مواد غذائی بجان آمده اند٬ طراحی گردیده است در عین حالی که رهبران آنها میلیاردها دلار را صرف جنگ های بی رحمانه خارجی میکنند. شورش های متعدد در رابطه با نان و تظاهراتهای گسترده معلمان مدارس باعث وحشت ملاهای حاکم گردیده این نگرانی ها سرکوب وحشیانه بیشتری را بهمراه داشته است اما هیچیک از این موارد انتقادی را از طرف غرب بهمراه نداشته است.
بحران اقتصادی در یونان و بحران دهها هزار پناهنده ای که هر هفته از دریای مدیترانه عبور میکنند باعث گردید که توجه جهان از معامله هسته ای با ایران منحرف گردد. اوباما با قصد ثبت نام خود در تاریخ با کنار زدن همه هشدارها توافقنامه ای را با ایران به امضا رساند که به طور موثر به تحریم های وارده بر ایران خاتمه بخشیده و بیش از ۱۵۰ میلیارد دلار از دارائی های منجمد شده را در اختیار این کشور قرار میدهد. غرب عملا هیچ چیز غیر از وعده های تو خالی از این توافق بدست نمی آورد. نه تنها مردم ایران از این توافق سودی نخواهند برد بلکه شک ندارم که اقلیت ها بازندگان اصلی آن خواهند بود زیرا رژیم در سرکوب آنها دست باز خواهد داشت. این برای رژیمی که بزرگترین صادرات آن ترور است یک ثروت باد آورده محسوب میگردد٬ رژیمی که حزب الله در لبنان٬ حماس در غزه٬ بشار اسد در سوریه٬ حوثی ها در یمن و شبه نظامیان وحشی شیعه در عراق را حمایت مالی مینماید. این برای برنامه هسته ای ایران نیز یک ثروت باد آورده محسوب میگردد برنامه ای که نه تنها به حالت تعلیق در نیامده است بلکه با شتاب بیشتری به پیش میرود. این ثروت باد آورده شامل برنامه گسترش موشکهای بالیستیک نیز میگردد٬ موشکهائی که قادر به حمل کلاهک اتمی و رساندن آن به اهداف آن در اسرائیل٬ عربستان سعودی و حتی اروپا خواهند بود. اما فصلی که اوباما در کتابهای تاریخ نگارده است برای خواندن راحت نخواهد بود.

تاثیر تحریم ها علیه ایران همراه با سقوط اخیر در در آمدهای نفتی٬ رژیم مذهبی در ایران را فلج کرده است. یارانه ها بشدت کاهش یافته اند و قیمت مواد اولیه غذائی همچنان رو به افزایش و بازار سیاه رونق گرفته است. در حالیکه رهبران بلند پایه به زندگی لوکس خود ادامه میدهند خشم و نارضایتی در بین فقرا رو به افزایش است. افزایش سرکوب٬بازداشت های دست جمعی٬ اعدام و شلاق زدن مردم در ملا عام پاسخ این رژیم بوده است. آنها بیش از هر چیز از این میترسند که خشم مردم به یک انقلاب جدید تبدیل گردد و آیت الله های فاشیست و مزدورانشان را از قدرت جارو نماید.

به اعتقاد من٬ با امضای این توافق ما یک فرصت منحصر به فرد برای سرنگون کردن این رژیم سرکش و بازگرداندن صلح و ثبات در منطقه را از دست دادیم. پایان دادن به تحریم ها و برگرداندن دارائی های رژیم٬ اقتصاد ایران را احیا نموده و بقای آنرا تضمین خواهد کرد.
بعنوان بزرگترین رژيم حامی تروریزم در جهان ایران شروع به سرمایه گذاری مجدد در پروژه های نظامی خود نموده است. آنها منابع گسترده ای را در اختیار نیروی تروریستی قدس و سپاه پاسداران گذارده اند تا برنامه های این رژیم فاشیست مذهبی را در سراسر منطقه و جهان گسترش دهند. هدف رژیم ایران این است که به نیروی غالب در خاور میانه تبدیل شود و هیچ فرصتی را برای تحقق این هدف از دست نخواهد داد.

ما باید از خواب غفلت بیدار شویم و بفهمیم که توافقنامه ای که در وین امضا شد فاقد هر گونه ارزشی است. مضحک است که ما فکر کنیم که میتوان به ایران اعتماد کرد در حالیکه بارها و بارها طی ۱۲ سال گذشته سر موارد هسته ای غرب را فریب داده اند.

فرمانده ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی - قاسم سلیمانی که نظامیان شیعی عراقی را بر علیه داعش در عراق حمایت مالی و نظامی میکند٬ یک کمپین نسل کشی بر علیه سنی ها در عراق براه اندخته است. سلیمانی و سپاه پاسداران هر دو در لیست تروریستی آمریکا قرار دارند و مسئول قتل بسیاری از آمریکائی ها هستند با این حال اوباما و غرب بر این درک هستند که سلیمانی متحد آنها در جنگ بر علیه داعش میباشد. بعنوان بخشی از توافق هسته ای آنها حتی پذیرفته اند که ممنوعیت ویزائی را از روی سلیمانی برداشته تا این مغز متفکر تروریستی بتواند آزادانه به غرب سفر کند. این باور که«دشمن دشمن من٬ دوست من است» در این زمینه اشتباه بزرگی است. سلیمانی دشمن قسم خورده غرب است و از پایان تحریم ها بر موارد مالی سپاه پاسداران بسیار خوشحال است.

توافق هسته ای امضا شده توسط ۵+۱ یک عقب نشینی بزرگ و یک اشتباه تاریخی است. ایران احیا شده تلاش خواهد کرد تا نفوذ شیطانی خود را در سراسر خاورمیانه بگستراند. با شرکت در بوجود آوردن این فاجعه٬ غرب عملا خود را از شرکت در حل این بحران وخیم حذف نموده است.
ریشه بحران پناهندگان که اتحادیه اروپا را بلعیده است را میتوان در گسترش برنامه حمایت از جنگ داخلی خونین بشار اسد توسط ایران٬ عراق و روسیه یافت. ما هم اکنون باید ائتلاف عربی که توسط عربستان سعودی شکل گرفته است را بعنوان وزنه برقرار کننده تعادل در قبال توسعه طلبی ایران ببینیم. آنها یک کمپین معتبر بر علیه شورشیان حوثی مورد حمایت ایران در یمن را آغاز نمودند و باید آنها را تشویق کرد که با فعال شدن در عراق و سوریه دخالت های ایران در این دو کشور را خنثی کنند.

هرکسی که چالش مقابله با ایران را بپذیرد باید این را بداند که یک جنبش آپوزیسیون معتبر در مقابل ملاها وجود دارد که قدرت را از آنها بگیرد. سازمان مجاهدین خلق ایران و رهبر الهام بخش آنها مریم رجوی آماده آوردن دمکراسی٬ عدالت٬ حقوق بشر و حقوق زنان به ایران هستند.
این جنبش مقاومت طرح هائی برای حقوق برابر برای ادیان مختلف و اقلیت های قومی را به تصویب رسانده است. به عنوان مثال آنها بر این باورند که دولت نمی تواند حقوق کسی را بنا بر اعتقاد و یا عدم اعتقاد آنها به دین زیر پا بگذارد و یا به همان دلیل امتیاز ویژه ای به آنها اعطا نماید. بنا به مصوبات شورای ملی مقاومت ایران هر زن ایرانی کرد٬ عرب٬ یا سنی میتواند به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود.
بنا به عقیده بسیاری از کرد ها طرح شورای ملی مقاومت ایران برای استقلال کردستان بسیار مترقی است. تا آنجائیکه به شورای ملی مقاومت ایران بر میگردد آنها بر این باورند که تمامی برنامه های تصویب شده در ایران آینده قابل اجرا خواهد بود. آنها سلاح هسته ای را ممنوع میکنند و مجازات اعدام را متوقف خواهند کرد همچنین جدائی دین از دولت یکی دیگر از مصوبات آنهاست.
آنها چشم انداز آزادی برای میلیونها نفر ایرانی تحت ستم به ارمغان خواهند آورد. این چشم اندازی است که آنها برایش جنگیده و جان داده اند. رئیس جمهور اوباما٬ مارتین شولتر و فدریکا موگرینی نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور خارجه و سیاست امنیتی باید دوش با دوش مردم و مخالفین ایران که خواهان سرنگونی این رژیم فاشیست مذهبی هستند بایستند. رژیمی که با دید غلطی از اسلام ۳۶ سال است که مردم خود را شکنجه و اعدام نموده است. به جای ایستادن با مردم ایران آنها متاسفانه دوشا دوش قاتل لبخند به لبی بنام روحانی ایستاده اند.
آنها باید صحبت های معروف وینستون چرچیل را در رابطه با مماشات بیاد آورند که گفت« اشتباهی بزرگتر از این وجود ندارد که ما فکر کنیم که شعارهای کلیشه ای٬کلمات نرم٬ و سیاست های بزدلانه میتواند مسیری به امنیت و ایمنی فرا آورد»