جاسوسي براي ملايان در بريتانيا


بر اساس اظهارات يک شاهد در دادگاه بريتانيا مسعود خدابنده نماينده وزارت اطلاعات ايران در انگليس است.او در سال 1981 به انجمن دانشجويان مسلمان انگليس پيوست که از مجاهدين حمايت ميکرد.
در سال 1986 به تقاضاي خودش به کمپ در مرز ايران و عراق رفت.در حين جنگ خليج وي نامه اي نوشت که دارو مصرف ميکند و انگيزه اش را براي مبارزه با رژيم از دست داده است. 
مجاهدين سفر او به اروپا را تامين نمودند.در سال 1998 در پوش شر كت در کنفدراسيون کارگري به سنگاپور رفت و نماينده وزير اطلاعات را ملاقات نمود.اين آغاز همکاري وي با آنان بود.کار او عمل کردن بر ضد اپوزيسيون ايران و پناهندگاني بود که در اروپا بودند.وي با آنا سينگلتون ازدواج نمود .سينگلتون در دهه 80 با انجمنهاي حامي مجاهدين همراه بود.اما بدلايلي از اين انجمنها کنار گذاشته شد و بعد از ازدواج با خدابنده بارها به ايران رفت.وي در يک مورد ماهها در ايران ماند که در طي آن دستوري براي تاسيس سايت ايران-اينترلينک دريافت نمود.کار آنها درين وبسايت جذب افراد معدودي در مخالفت هيستريک با مجاهدين است.ازانجايي که رژيم ايران ديگر هيچگونه اعتباري ندارد ازينگونه افراد براي پيش بردن فعاليتهايش عليه مخالفانش و پناهندگان بهره ميبرد.وين گيريفت در سال 2004 بسيار حيرت زده شد که سينگلتون را در زندان رژيم ملاقات نمود.ابراهيم خدابنده برادر مسعود خدابنده و يکي ديگر از اعضاي شوراي ملي مقاومت در سال 2004 در سوريه ربوده شدند.وين گيريفيت ميگويد:" بسيار عجيب بود که سينگلتون در زندان فرزند کوچکش را نيز با خود داشت.وي با آزادي به همه جا رفت و آمد ميکرد و با مسئولين زندان در ارتباط بود."ابراهيم خدابنده نوشته است که وزارت اطلاعات با مادرش درباره استخدام مسعود خدابنده تماس داشته است.در سال 2005 مسعود خدابنده و سينگلتون تلاش نمودند تا يک نشست در پارلمان براي دروغپراکني عليه مجاهدين بگذارند اما در نهايت به آنها اين اجازه داده نشد و به يک هتل رفتند.

ايران اينتر لينک چه کساني هستند؟
ايران اينتر لينک خود را اينگونه معرفي ميکند: " يک گروه فشار است که نقطه تماس دوستان و خويشان مجاهدين بوده و 
انها را يک فرقه دانسته و به افشاي شکنجه هاي آنان و سو استفاده از حقوق اساسي انساني ميپردازد..."
مسعود خدابنده و همسرش سينگلتون اين سايت را در ليدز  تاسيس کردند.هر دوي آنان از مخالفان قديمي رژيم بودند. اما سينگلتون هرگز يک عضو نبوده است.او در دهه 80 از هواداران مجاهدين  در لندن بوده و در ابتداي دهه 90 براي دو ماه به عراق رفت. وي کمپ را ترک کرد چون دريافت به مبارزه اعتقادي ندارد.
خدابنده نيز تا 1996 با مجاهدين بود تا اينکه جدا شد.هر دوي آنها وقتي ديدند مبارزه با رژيم تهران بسيار سخت است جدا شدند و کمي بعد ازدواج کردند.سپس شنيده شد که وزارت اطلاعات به آنها پيشنهاد غير قابل ردي داده است و خيلي زود خدا بنده به استخدام آنان درآمد. .هدف آنان تطميع اعضاي سابق بود که از مبارزه دست کشيده بودند. آنها ابتدا امکان ترور فعالان سياسي را در خاک اروپا فراهم ميکردند و بعد به کمپين هاي دروغ پراکني بر ضد مجاهدين روي آوردند.
ياداوري ميشود که در طو ل چهل سال فعاليت صدها هوادار و اعضاي سابق از رده هاي داخلي مجاهدين بيرون آمدند اما اغلب آنان همچنان با شرکت در گردهماييها و کمک مالي از مجاهدين حمايت ميکنند. ولي خدابنده تصميم گرفت که خود را در اختيار وزارت اطلاعات قرار دهد.
وي يک برنامه فشرده و گران با مسافرت به نقاط مختلف دنيا دارد تا همرزمان قديميش  را تروريست و شستشوي مغزي شده و قاتل و شکنجه گر بخواند. اما هر گز رژيم و ترورهايش را به نقد نميکشد.


منبع: کميته پارلماني  براي ايران آزاد, در پارلمان بريتانيا-.


http://www.scribd.com/doc/87631802/Working-with-Iranian-Agents-in-Europe