كودكان قربانيان جنگ خانمانسوز خميني


جنگ خانمانسوز خميني تنها در طرف ايران 1ميليون کشته و 2ميليون معلول و مجروح و4ميليون آواره و بيش از هزارميليارد دلار خسارت برجاي گذاشت.  وزير آموزش و پرورش رژيم در سال 67 اعلام کرد که در اين جنگ ،450هزار دانش‌آموز به جبههها فرستاده شدند.  اين دانش‌آموزان در تاکتيک «حمله با امواج انساني» با عنوان «سربازان يک بار‌مصرف» مورد استفاده قرارگرفتند.
رفسنجاني درنماز جمعه روز 9آبان سال 1376 اعتراف کرد که 36000تن از اين کودکان دانش‌آموز در جبههها جان خود را از دست دادند. رفسنجاني هم‌چنين اعتراف کرد که يک قرن درآمد نفت ايران يعني متجاوز از 1000ميليارد دلار به تنور اين جنگ ريخته شده است.

 خميني، از 6سال قبل از آن، يعني از سال 1361 قطعنامههاي سالانه شوراي امنيت ملل متحد براي آتشبس و خاتمه دادن به جنگ را پيدرپي رد ميکرد و ميگفت:
«اگر اين جنگ 20سال هم طول بکشد، ما آمادهايم.»
خميني صلح را دفن اسلام(بخوانيد رژيمش) مي ناميد و راست مي گفت زيرا جنگ سرپوش اختناق و منحرف كننده اذهان عمومي مردم از حقوق و مطالباتشان بود كه براي آن رژيم شاه را سرنگون كرده بودند. در پشت ديوارهاي بلند آتش و دود جنگي ويرانگر و ميهن بر باد ده بود كه دسته دسته جوانان آزاديخواه روانه زندان و شكنجه گاه مي كرد و به جوخه اعدام و تيرباران مي  سپرد.  از اين رو پذيرش آتش بس براي خميني كه مي توانست مقدمه تن دادن به خاتمه جنگ و امضاي قرارداد صلح باشد چنان تلخ بود كه جام زهرش ناميد.
آتشبس علاوه بر خميني براي کارگزارانش نيز بسيار تلخ بود. علي‌اکبر ولايتي، وزير خارجه وقت خميني، در مصاحبه با روزنامه حکومتي ايران در پاسخ به اين سؤال که تلخ ترين روز کاري شما در سالهايي که در وزارت امور خارجه بوديد، چه بوده است؟ گفت: «تلخ ترين روز، آن موقعي بود که بعد از قبول آتشبس از سوي امام و قبول قطعنامه ۵۹۸ براي برقراري آتشبس به نيويورک رفتيم. در نخستين جلسهيي که ميخواستيم با آقاي دکوئلار ملاقات کنيم، همين که نشستم، ديدم که يک تلکس به من دادند که در آن نوشته شده بود منافقين به ايران حمله کرده و کرند و اسلامآباد غرب را تصرف کردهاند و پشت دروازههاي کرمانشاه هستند، درحالي که ما رفته بوديم تا براي آتشبس صحبت کنيم. خلاصه اين تلخ‌ترين روز در طول ۱۶سال عمر کاري من بود.
ولايتي افزود: من سيگار نميکشيدم، در آن موقعي که تلکس را به من دادند، آن‌قدر ناراحت شدم که از يک نفر يک سيگار گرفتم و اين سيگار را تا ته کشيدم که به فيلتر رسيد و حتي فيلترش را هم کشيده بودم ولي خودم متوجه نشدم که دارم فيلتر سيگار را ميکشم»!
 اما از فرداي آتشبس، مقامهاي رژيم از قبيل رفسنجاني، در موضع رئيس مجلس و موسوي اردبيلي، رئيس قوه قضاييه، که تا آن زمان براي ادامه جنگ يقه‌دراني ميکردند، بهشدت از آن فاصله گرفتند. و گناه ادامه ناموجه جنگ به مدت 7سال و پس از عقبنشيني نيروهاي عراقي از خاک ايران را به گردن خميني انداختند.
در حالي که پاسدار شمخاني، وزير دفاع سابق آخوندها، روز 4مهرماه 1384 اذعان کرد:
«هيچ‌کس، هيچ‌کس، غيراز مجاهدين، داخل کشور وجود ندارد که بعد از خرمشهر، اطلاعيهيي يا بيانيهيي داده باشد که جنگ بايد خاتمه پيدا کند. برخلاف ادعاي فعلي احزاب سياسي. هيچ‌کس… هيچ سندي وجود ندارد که بعد از اتمام عمليات بيت‌المقدس که منجر به آزادسازي خرمشهر شد، گروه سياسي خواهان وضعيتي باشد که امروز اعلام ميکند.»