بسيج اجباري رژيم در جنگ ايران و عراق



جنگ ايران و عراق, پس از چند سال يورشهاي مرگبار و بي نتيجه به خاك عراق, كاملاً بي اعتبار شده بود و كسي به رغبت حاضر نبود پاي به اين كشتارگاه, كه جز براي گردانندگان رژيم سودي براي احدي دربرنداشت, بگذارد. از اين رو, رژيم ناچار بود با تصويب بخشنامه و گذراندن قانون و سربازگيري اجباري و تعيين سهميه اعزام نيرو به جبهه ها, براي كارخانه ها و ادارات, تنور اين جنگ ضدميهني را گرم نگه دارد.


 ازجمله ترفندها براي كشاندن نيرو به جبهه ها, يكي هم راه انداختن كاروان «راهيان كربلا» بود كه خبرها و تصاوير آن را, با آب و تاب, در راديوها و تلويزيونها و مطبوعات, به وفور پخش ميكردند.
مثلاً, راديو رژيم در روز 24 آبان 64 اعلام كرد: «گروه كثيري از رزمندگان شهر قم تحت عنوان ”راهيان كربلا“ امروز پس از شركت در مراسم عبادي ـ سياسي نماز جمعه تهران عازم جبهه هاي جنگ تحميلي شدند». «اين گروه, ديروز پس از ديدار با آيت الله منتظري,  از قم به سوي تهران حركت كردند و بر سر راه به بهشت زهرا و سپس براي ديدار امام خميني به جماران رفتند».


هياٌت وزيران دولت ميرحسين موسوي در روز 17مهر64 براي تاٌمين نيازهاي نيرويي جبهه ها طرح جديدي را به تصويب رساند كه بر اساس آن, كليه نهادهاي دولتي موظّف شدند در هر زمان با  «تا 20درصد شاغلين مرد دستگاه متبوع براي اعزام به جبهه موافقت نمايند».
مجلس رژيم نيز در آذرماه 64 طرحي را تصويب كرد به عنوان «طرح الحاقي قانون خدمت وظيفه»,  كه به موجب آن «نيروهاي سپاه و كميته ها, ژاندارمري و شهرباني وظيفه دارند مشمولان غايب و فراري را شناسايي و براي اعزام به جبهه به ادارة نظام وظيفه تحويل دهند». در اين طرح ضمن اعلام مجازات مشمولان فراري, دربارة مجازات كارگاههايي كه اين گونه مشمولان را استخدام كرده اند, آمده است: «مؤسّسات و كارنخانجات و مراكز توليدي بخش خصوصي ... اگر مشمول غايب را استخدام بكنند, از يك ماه تا 6 ماه مؤسّسه يا كارخانه تعطيل بشود و چنانچه خود صاحب كارگاه يا مؤسّسه و كارخانه مشمول غايب باشد تا تعيين تكليف مشموليت, كارگاهش تعطيل بشود» (كيهان, 25آذر64).
روزنامة اطلاعات 15 ديماه64, محروميتهاي مشمولين غايب يا فراري را برمي شمارد: محروميت از «شركت در آزمايشات رانندگي و اخذ گواهينامه, دريافت هرگونه وام, كمكهاي كشاورزي, صنعتي, دامداري و مسكن از طريق وزارتخانه ها, مؤسسات دولتي و وابسته ده دولت, كانديداشدن جهت انتخابات مجلس شوراي اسلامي و... تحويل اصل گواهينامه و پايان نامه دوره هاي تحصيلي ديپلم و بالاتر, صدور پروانه كسب  و اجازة اشتغال و... هم چنين خروج از كشور».
روز 19ديماه 64 مجلس رژيم طرحي را به تصويب رساند كه به موجب آن كلية افراد مشمول بايد حداقل يك سال از مدت سربازي خود را در كردستان و يا جبهه بگذرانند.
موسوي, نخست وزير خميني, در آستانة يورش تجاوزكارانة نيروهاي نظامي رژيم به خاك عراق به رَجَزخواني پرداخت كه: «امروز اين قدرت را داريم كه در آستانة هشتمين سالگرد انقلاب و در دوران جنگ و تحمّل فشارهاي سهمگين اقتصادي و تجاوز نظامي و تبليغاتي, در مقابل چشمان حيرت زده جهانيان 220 لشكر از درون همين مردم بسيج كنيم... اينها چيزهايي است كه دشمن را ماٌيوس ميكند و اين همان معني صدور انقلاب ا ست» (كيهان, 13بهمن 64).
رفسنجاني نيز در نماز جمعه 18بهمن64, دو روز پيش از يورش به خاك عراق گفت: «... ما وقتي انقلاب كرديم ميدانستيم كه اين انقلاب در ايران نمي تواند محدود بماند؛ انقلاب اسلامي است. اين انقلاب بايد برود جاهاي ديگر. طبيعي است يكي از جاهايي كه بايست ميرفت, و حق بود برود, عراق بود». (راديو رژيم, 18يهمن64).
يورش «والفجر 8»
رژيم جنگ طلب آخوندي پس از ماهها «سربازگيري اجباري», راه انداختن «كاروان كربلا» و «راهيان ديار نور» و مانورها و طرحهاي گونه گون براي كشاندن مردم به جبهه سرانجام در «ايام دهة فجر», در شبانگاه روز 20بهمن 64 در تهاجم تجاوزكارانة تازه يي به نام «والفجر 8», به «فاو», «شبه جزيرة استراتژيك» عراق در دهانة اروندرود, يورش برد و با دادن تلفات بسيار آن را به تصرف درآورد و از آن جا تلاش گسترده يي را براي هجوم به بصره آغاز كرد.
«بنا به گزارشات دريافتي, تنها در دو روز اول تهاجم رژيم, حداقل 7هزار تن از مهاجمان كشته و 14 هزار تن مجروج  و معلول شدند, كه در صد مهمي از آنها دانش آموزان و نوجوانان بودند» («مجاهد», شماره 282, 9 اسفند64).
 راديو رژيم در بعد از ظهر روز 22 بهمن در اطلاعيه يي از مردم خواست كه براي اهداي خون به مراكز انتقال خون در تهران و شهرستانها مراجعه كنند.
واكنشهاي بين المللي
يورش «والفجر 8» واكنشهاي بين  المللي بسياري را برانگيخت.
در روز 22 بهمن, دولت ايالات متّحده آمريكا با انتشار بيانيه يي از رژيم خميني خواست به هجوم خود به خاك عراق پايان دهد و تلاشهاي صلح را براي حل مسالمت آميز درگيريهاي دو كشور بپذيرد.
شوروي نيز در همين روز جنگ ايران  و عراق را يك «فاجعة خونين و غيرمعقول» خواند و از رژيم خميني خواستار شد كه هرچه زودتر به عمليات خصمانه اش در داخل خاك عراق پايان دهد.
ـ دولت عربستان سعودي در پايان يك جلسة فوق العاده در روز 22 بهمن, طي بيانيه يي تهاجم به خاك عراق را محكوم كرد و از رژيم خواست به جنگ پايان دهد.
ـ وزير خارجة عراق در روز 23 بهمن طي شكايت نامه يي از شوراي امنيت ملل متحد خواستار پايان دادن به تجاوز به خاك عراق شد. در اين شكايت نامه بر ضرورت فعاليت شوراي امنيت براي برقراري يك صلح عادلانه كه حقوق و منافع دو  ملت ايران و عراق را تاْمين كند, تاٌكيد شده است
.ـ دبيركل ملل متحد, در روز 24 بهمن, براي دومين روز متوالي,  نگراني شديدش را از گسترش جنگ بيان داشت و خواستار شد كه دو طرف به عمليات نظامي پايان دهند.
ـ وزارت خارجة فرانسه در روز 25بهمن در اطلاعيه يي نگراني عميقش را در قبال «ادامة يك جنگ شوم» بين ايران و عراق ابراز داشت.


شوراي امنيت ملل متّحد
شوراي امنيت ملل متحد در روز 6 اسفند 64 قطعنامه يي به تصويب رساند كه در آن ضمن تاٌسف از ادامة جنگ, از دو طرف درگير خواسته شده بود به عمليات جنگي  پايان دهند و نيروهاي خود را به مرزهاي بين المللي بازگردانند و مسائل فيمابين را از طريق مذاكره و به صورت مسالمت آميز حل كنند و به جنگ و درگيريها پايان دهند.
رفسنجاني (رئيس مجلس رژيم), خامنه اي (رئيس جمهور رژيم) و موسوي, نخست وزير, بي درنگ اين قطعنامه را ردكردند («مجاهد», شماره 282, 9 اسفند 64).
  شوراي امنيت ملل متّحد از آغاز جنگ ايران و عراق تا پايان آن, چندين قطعنامه صادر كرد و در  آنها خواستار خاتمة جنگ گرديد. امّا, همواره اين قطعنامهها, بهرغم پذيرش آنها از سوي عراق, مورد اعتراض رژيم خميني قرار گرفت. بهعنوان مثال ميتوان قطعنامة مصوّب 21فوريه 83 (2اسفند 61) يا قطعنامة پيشنهادي سه كشور آفريقايي زئير, توگو و گويان را در 31 اكتبر 83 (9آبان62) نام برد كه هر دو خاتمة جنگ ايران و عراق را خواستار شده بودند.
 درمورد قطعنامة پيشنهادي سه كشور آفريقايي كه با 12راٌي موافق و سه راٌي ممتنع بهتصويب رسيد و چهارمين قطعنامة شوراي امنيت در مورد جنگ ايران و عراق بود, خامنهاي, با تاٌكيد بر ادامة هرچه بيشتر و فعّالتر جنگ, گفت: «هيچ قطعنامهيي را كه از سوي اين شورا صادر شده باشد, بههيچوجه, قبول نخواهيم كرد» اطلاعات, 7 آبان62) و نمايندة رژيم خميني در سازمان ملل اظهار داشت: «جمهوري اسلامي ايران هيچ چيز را از شوراي امنيت نخواهد پذيرفت, نه يك بند, نه يك سطر و نه حتّي, يك كلمه؛ چرا كه ما مخالف تمامي شوراي امنيت هستيم» (اطلاعات, 12آبان62).
در 16مهر 1365 (8 اكتبر86) شوراي امنيت بارديگر ادامة جنگ ايران  و عراق را محكوم  كرد و از دو طرف درگير خواست كه فوراً مواد قطعنامة 582 را كه در  24فوريه 86 درمورد خاتمه دادن بهجنگ, بهاتّفاق آرا, بهتصويب رسيده بود, بهمرحلة اجرا درآورند. پيش از طرح اين مساٌله در شوراي امنيت, خميني طي ديداري كه با سران رژيمش داشت, تاٌكيد كرد كه «از قضية حَكَميت بايد عبرت بگيريم و زير بار حكميت نرويم. ما بايد خودمان بهحسب راٌي خودمان و بهحسب راٌي  ملّتمان, اين جنگ را ادامه بدهيم» (راديو رژيم, 2شهريور65).
  در روز نهم مهرماه, ولايتي طي نطقي در مجمع عمومي سازمان ملل از آن سازمان خواست كه عراق را بهعنوان آغازكنندة جنگ محكوم كند. او, در اين نطق, سازمان ملل را متّهم بهجانبداري از عراق نمود (خبرگزاري رويتر, 9مهر65).
  رفسنجاني در نماز جمعه 11مهر, با اشاره بهقطعنامة طرحشده در مجمع عمومي براي پايانبخشيدن فوري بهجنگ, گفت: «يك راه بيشتر نمانده و آن كنده شدن شرّ صدّام و حزب بعث عراق از عراق و مردم اين كشور و منطقه است» (راديو رژيم, 11مهر65).
  ولايتي, چند ساعت قبل از آغاز جلسة شوراي امنيت, نيويورك را ترك كرد. او طي نطقي در رابطه با اين اجلاس گفت: «قبل از هر مذاكره صلحي, رژيم عراق بايد متلاشي گردد» ( لوموند, 5اكتبر 86 ـ13مهر65).
 روزنامة اطلاعات در روز 23مهر65 نوشت: «با پذيرش صلح, حفظ و صيانت از حاكميت جمهوري اسلامي در معرض توفان بلا قرار ميگيرد. ممكن است هزار و يك منفعت از پذيرش چنان صلحي براي كشور جمهوري اسلامي حاصل شود, امّا, اصل قضيه نبايد فراموش گردد كه هيچ مصلحت و منفعتي بالاتر از حفظ موجوديت و حاكميت كشور وجود ندارد».
  دبيركل سازمان ملل, پس از 6سال تلاش اين سازمان و مجامع و سازمانهاي بينالمللي  براي خاتمهدادن بهجنگ, سرانجام از بنبستي كه رژيم جنگطلب خميني در اين راه ايجاد كرده بود, پرده برداشت. او در روز جمعه سوم سپتامبر (11مهر65) طي يك سخنراني در مجمع عمومي سازمان ملل, اعلام كرد كه كليه تلاشهاي ملل متّحد براي خاتمهدادن بهجنگ ايران و عراق, بهدليل مخالفت رژيم خميني با آنها, شكست خورده و ناكام مانده است. وي در همين سخنراني تاٌكيد كرد كه سازمان ملل تا كنون 4طرح جهت خاتمة جنگ ايران و عراق تنظيم و ارائه كرده كه عراق آنها را پذيرفته ولي رژيم آخوندي همة آنها را رد كرده است (نشريه «اتّحادية انجمنهاي دانشجويان مسلمان», شمارة 66, 18مهر65).
  كنفرانس بينالمللي خاتمة جنگ ايران و عراق
  اين كنفرانس, كه در فروردين 65 در عمان, پايتخت اردن, برگزارشد, بهابتكار اتّحادية كار عرب (اتّحاديه سازمانهاي كارگري در كشورهاي مختلف عرب) برپاگرديد. در قطعنامة پاياني اين كنفرانس, ضمن اشاره بههدف اين گردهمايي كه همانا مخالفت با ادامة جنگ ايران و عراق و فراخواندن دو طرف درگير, بهصلح (براساس تصميم سازمان ملل متّحد مبني بر اعلام سال 1986 بهعنوان سال صلح) بر ضرورت برقراري صلح بين ايران و عراق تاٌكيد شده است. اين قطعنامه از بيانية مشترك نايب نخست وزير عراق و مسئول شورا نام برده و دو طرف را بهصلح, براساس «طرح صلح شوراي  ملّي مقاومت ايران», فراخوانده است.
كنفرانس سران كشورهاي غيرمتعهّد
در هشتمين اجلاس كنفرانش سران كشورهاي غيرمتعهّد كه از اول تا هفتم سپتامبر86 (10تا 16شهريور 65) در حراره, پايتخت زيمبابوه, برگزارشد, يكي از سه مساٌلة عمدهيي كه در دستور كار كنفرانس قرار داشت, جنگ ايران و عراق بود. سخنرانان اين اجلاس ازجمله, ياسر عرفات, راجيو گاندي, كاسترو, رئيسان جمهور زامبيا, الجزاير, پاكستان, يوگسلاوي و موزامبيك در سخنرانيهايشان خواهان قطع جنگ ايران و عراق شدند. دبيركل ملل متّحد نيز طي پيامي كه براي اين كنفرانس فرستاد, تاٌكيد كرد كه جنگ ايران و عراق بايد پايان پذيرد. در قطعنامة پاياني كنفرانس, كه بهاتّفاق آرا بهتصويب رسيد, از عراق و  ايران خواسته شد تا بيدرنگ خصومتها را متوقّف كنند و متعهّد شوند كه از هيچ گونه تلاشي در راه پايان يافتن سريع جنگ دريغ نورزند.
  خميني, چند روز پس از تصويب اين قطعنامه, خطاب بهجمعي از مدرّسان «حوزة علمية قم», كه در وحشت از آثار و عواقب جنگ نزد او رفته و از زمان پايان آن پرسيده بودند, گفت: «ما تا آخرين خانه و تا آخرين نفر ميجنگيم» و ادامه داد «تا آن زمان كه من زندهام از صلح و سازش سخن نگوييد» (كيهان, 26شهريور65).
 رفسنجاني نيز در آستانة نمايش موسوم به«هفتة جنگ», بااشاره بهدرخواست صلح از طرف كنفرانس سران «جنبش عدم تعهّد», گفت: «همهجا ميگويند صلح كنيد. در زيمبابوه هم ميگويند صلح, امّا, ما ميگوييم: نه». او در ادامه, پيوند ناگسستني جنگ با حيات رژيم را چنين بيان كرد: «حتّي, آتش بس هم يعني شكست ما» (راديو «صداي مجاهد», 19شهريور65).
بيانيهٌ جهاني حمايت از طرح صلح شورا
    همزمان با  سومين سالگرد صدور بيانية مشترك و طرح صلح شوراي  ملّي مقاومت ايران بيش از پنج هزار تن از وزيران, معاونان وزيران, رهبران احزاب سياسي, نمايندگان پارلمان و شخصيتهاي برجستة سياسي و اجتماعي بههمراه 221 حزب, سازمان, جمعيت, جنبش و گروه سياسي, اتّحاديه و سنديكاي كارگري, انجمن و كميتة صلحخواه و بشردوست بينالمللي  از 57كشور جهان, با امضاي يك بيانية جهاني, ضمن محكوم كردن سياستهاي جنگافروزانة رژيم قرون وسطايي خميني, طرح صلح شوراي  ملّي مقاومت ايران را مورد حمايت قرار دادند و از سازمان ملل و كلية كشورهاي عضو خواستند كه اين طرح را مبنايي براي خاتمة جنگ ايران و عراق قرار دهند (در «مجاهد» شمارة 287 ـ5ارديبهشت65ـ متن بيانيه و نام تمامي امضاكنندگان آن آمده است).
 تعداد امضاكنندگان اين بيانية جهاني, در آستانة ششمين سالگرد جنگ ضدّميهني ايران و عراق به7هزارتن رسيد (اطلاعية شهريور65 مسئول شورا بهمناسبت آغاز هفتمين سال جنگ). 5هزار شخصيت برجسته، 221حزب، سازمان، اتحاديه و سنديكا از 57كشور جهان بيانيهٌ جهاني را امضا كردند. تركيب امضاكنندگان بيانيه را كه از كشورهاي خاورميانه، اروپا، آمريكا، شمال آفريقا، آفريقا، آمريكاي جنوبي، آسياي جنوب شرقي، كانادا و استراليا هستند،اين‌گونه مي‌شود طبقه‌بندي كرد:
ـ 3500نمايندهٌ‌پارلمان كه قريب 500ميليون مردم جهان را نمايندگي مي‌كنند.  ـ دهها رئيس پارلمان و صدها رهبر فراكسيونهاي پارلماني. ـ دهها اتحاديهٌ بزرگ كارگري كه دهها ميليون كارگر را نمايندگي مي‌كنند. ـ 11رئيس و رهبر بين‌الملل احزاب دموكرات مسيحي، ليبرال و سوسياليست.  ـ 60وزير و معاون وزير.ـ 100رئيس و رهبر احزاب بزرگ سياسي. ـ 210نمايندهٌ پارلمان اروپا و 48عضو شوراي اروپا.
  متن بيانيهٌ جهاني حمايت از طرح صلح شورا
  «جنگ 6سالهٌ ‌ايران و عراق به‌رغم تمايلات شديد صلح‌خواهانهٌ مردم ايران و كوششهاي بين‌المللي جهت خاتمهٌ آن، هم‌چنان به وسيلهٌ رژيم خميني به‌منظور سركوب مقاومت سراسري رو به گسترش مردم ايران ادامه دارد. جنگي كه تنها در جانب ايران موجب كشته و زخمي‌شدن بيش از يك‌ميليون نفر، آوارگي بيش از 3ميليون نفر و ميلياردها دلار خسارت اقتصادي گرديده است. جنگي كه اصرار رژيم خميني بر ادامهٌ ‌آن به‌منظور ايجاد بحران و بي‌ثباتي در منطقه در جهت تداوم رژيم رو به زوالش صورت مي‌گيرد، نه‌تنها صلح در منطقه بلكه صلح جهاني را نيز از طريق جنگ‌افروزي و صدور تروريسم به مخاطره افكنده است. در اين رابطه هرگونه اقدامي در راستاي خواست مردم ايران مبني بر پايان جنگ ايران و عراق نقش مؤثري در خاتمهٌ اين جنگ ويرانگر خواهد داشت. طرح صلح 13مارس1983 كه به وسيلهٌ آقاي مسعود رجوي رهبر مقاومت ايران اعلام گرديده،‌تاكنون علاوه بر استقبال شديد مردم ايران،‌از حمايت بين‌المللي وسيعي از جمله تأييد مجمع پارلماني شوراي اروپا (قطعنامه مورخ «30سپتـامبر1985»)، پارلمــان اروپــا (11ژوئن1985) و بيش از 3000حزب و سازمان و شخصيت سياسي برخوردار گرديده است. جنگ‌افروزي رژيم خميني كه اين بار در سومين سالگرد اعلام طرح صلح مزبور با حملهٌ ‌اخيرش در «10فوريه1986» نمايانگر شد، يكبار ديگر مخالفت رژيم قرون‌وسطايي خميني را با خواستهٌ‌مردم ايران و افكار عمومي جهان براي پايان هر چه سريعتر جنگ ايران و عراق متجلي نموده است.
 با اين اعتقاد كه خاتمهٌ اين جنگ از طريق اعمال فشار بيشتر بر سياستهاي جنگ‌طلبانهٌ رژيم خميني و حمايت سازمانهاي بين‌المللي و عناصر و جريانهاي سياسي از اقدامات براي صلح امكان‌پذير است، ضمن اعلام حمايت خود از بيانيهٌ 13مارس آقاي رجوي مسئول شوراي ملي مقاومت و رهبر سازمان مجاهدين خلق ايران،‌  براي برقراري يك صلح پايدار در جنگ ايران و عراق از سازمان ملل متحد و كليهٌ كشورهاي عضو خواستاريم تا اين طرح را به عنوان مبنايي براي خاتمهٌ جنگ مورد حمايت قرار دهند».
آبروباختگي جهاني رژيم
در پرتو فعاليتهاي مستمرّ شورا, رژيم خميني, از نظر جنگطلبي, كاملاً, رسوا و منزوي شد, بهطوريكه خود خميني و سران جنايتكار رژيمش بهاين آبروباختگي جهاني, بارها, اعتراف كردند. چند نمونة آن را در زير ميخوانيد:
    ـ خميني: «ما الآن در يك همچو قضيهيي واقع هستيم كه همة كشورها, بهاستثناي خيلي كم, با ما مخالفند... در داخل هم كه ميبينيد كه باز شياطين موجودند» (كيهان, 11آبان64).
ـ ميرحسين موسوي, نخست وزير رژيم, «امروز تهاجم تبليغاتي و جنگ رواني وسيعي عليه ما تدارك ديده شده تا صلح را تحميل كنند... امروز همة رسانه هاي گروهي جهان عليه ماست» (كيهان, 22 خرداد64).
 ـ رفسنجاني, در ديدار با سرپرست ستاد تبليغات جنگ و مسئولان برگزاري هفتة جنگ: «من خودم اعتراف ميكنم كه ما حداقل در خارج از كشور در طي اين مدت نتوانستهايم مساٌلة جنگ را آنطور كه واقعاً هست, روشن كنيم... ما در اين جنگ مظلوم هستيم و اين مظلوميت در همة ابعاد مشخّص آن در دنيا ثابت نشده است, بلكه, عكس قضيه القا شده است. دنيا فكر ميكند كه ما هستيم كه خواهان جنگ در منطقه ميباشيم... در سياست خارجي خودمان مشكل داريم كه ماهيت دفاعي ما را در نظر دنيا ماهيت تهاجمي داده است... اگر ما ميتوانستيم مردم دنيا را متقاعد كنيم كه حالت ما دفاعي است... اگر اين را در دنيا تثبيت كنيم كه ما دفاع مقدّس داريم و اين معنا جا ميافتاد شايد بسياري از مسائل ما حل ميشد» (كيهان, 4شهريور64).
ـ سيدعلي خامنهاي: «ايدة سياسي جمهوري اسلامي ايران نزد شخصيتهاي دنيا ناشناخته است... هركاري كه ما ميكنيم با تفسير غلط و نادرست رسانهها روبهرو ميشود» (كيهان, 7آبان64).
از كتاب از انقلاب 57 تا 30 خرداد 1360 
به قلم دكتر عبدالعلي معصومي