در مراد ماه سال ۱۳۶۶ رويداد كشتار زائران حج در مكه اتفاق افتاد. در زماني كه باند مغلوب رژيم به عنوان «عصر طلايي امام!» از آن ياد مي كند. دكتر علي معصومي تاريخ نگار مبارز ميهنمان در سلسله مقالاتي با عنوان « آن روزهايي طلايي!» به اين ماجرا پرداخته اند.
در روز ۶مرداد۱۳۶۶ (۲۸ژوييه۱۹۸۷), خميني در پيام بسيار طولاني خود براي زائران حج, ازجمله گفت: «...من خون و جان ناقابل خويش را براي اداي واجب حق و فريضه دفاع از مسلمانان آماده نموده ام و در انتظار فوز عظيم شهادتم و قدرتها و ابرقدرتها و نوکران آنان مطمئن باشند اگر خميني يکّه و تنها هم بماند, به راه خود ـ که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت پرستي است ـ ادامه مي دهد و به ياري خدا در کنار بسيجيان جهان اسلام... خواب راحت را از ديدگان جهانخواران و سرسپردگان... سلب خواهدکرد... من با اطمينان مي گويم که اسلام ابرقدرتها را به خاک مذلّت مي نشاند؛ اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را يکي پس از ديگري, برطرف و سنگرهاي کليدي جهان را فتح خواهدکرد... من به تمام جهان با قاطعيت اعلام مي کنم که اگر جهانخواران بخواهند در برابر اين موضوع بايستند, ما هم در مقابل همه دنياي آنان خواهيم ايستاد و تا نابودي تمام آنان از پاي نخواهيم نشست. يا همه آزاد مي شويم و يا به آزادي بزرگتري, که شهادت است, مي رسيم...» (راديو رژيم, ۶مرداد۶۶).
در پي صدور پيام خميني به زائران حج, سپاه پاسداران با انتشار اطلاعيه يي با عنوان «لبيک يا امام» اعلام کرد آماده است «تحت لواي پرچم اسلام و فرماندهي امام تا سرحد شهادت, اعتلاي کلمه توحيد را سرلوحه مبارزه بي امان خويش با استکبار جهاني قراردهد» (راديو رژيم, ۷مرداد۶۶).
فرداي آن روز فرمانده سپاه پاسداران پيامي براي خميني فرستاد و در اين پيام تاٌکيدکرد: «... سپاه وفادار به شما در بين بسيجيان تمامي بلاد اسلامي, از عراق و لبنان و افغانستان گرفته تا آفريقاي سياه, به تشکّل هسته هاي مقاومت حزب الله پرداخته و جوانان برومند عاشقانه و با شتاب به سوي مبارزه با ستم و ظلم مي شتابند»(راديو رژيم, ۸مرداد۶۶).
به گزارش راديو رژيم, در روز ۸مرداد واحد «بسيج مستضعفين» سپاه پاسداران در پاسخ به پيام خميني اعلام کرد: «... ما... الهام گرفته از رهنمودهاي شما, با الحاق به ديگر بسيجيان کشورهاي اسلامي و تشکيل ارتش صد ميليوني ...درمقابل تمامي دنياي استکبار خواهيم ايستاد» (راديو رژيم, ۸مرداد۶۶).
ـ روز ۱۰مرداد۶۶ (اول اوت۸۷), هياٌت دولت خميني با شرکت رؤساي سه قوه, براي بررسي مساٌله زدوخورد حجّاج ايراني با پليس سعودي جلسه يي تشکيل داد.
در همين روز, مهدي کرّوبي, نماينده خميني و سرپرست حجّاج ايراني, درمورد چگونگي رويداد مکّه گفت: «... راهپيمايي آغازگرديد. ابتدا به صورت بسيار آرام انجام گرفت. امّا کمي بعد, پليس از جلو و عقب مقابل راهپيمايان را سدکرد و بعد با چوبهاي تراشيده, که از قبل آماده شده بود, به صفوف حجّاج حمله کردند... و مردم بي دفاع را گلوله باران کرده و تعداد زيادي را به وسيله گاز خفه کننده به شهادت رساندند».
طبق روايت کرّوبي, راهپيمايان ايراني قصد هيچگونه درگيري نداشتند و اين پليس سعودي بود که بي هيچ بهانه يي صفوف راهپيمايان را سدکرد و «با چوبهايي تراشيده, که از قبل آماده شده بود», به آنها يورش برد و صدها تن از زائران را کشت.
خامنه اي, رئيس جمهور خميني نيز در همان روز, در مصاحبه با راديو رژيم, درمورد رويداد مکه گفت: «حمله به حجّاج ايراني از پيش سازماندهي شده بود و به طور ناگهاني صورت گرفت».
در همين روز ۱۰مرداد, خبرگزاري رويتر گزارش داد دولت سعودي از ديپلوماتهاي عرب و اسلامي دعوت کرد که ويدئوي اين واقعه مرگبار را ببينند که نشان مي دهد چگونه تظاهرکنندگان, مسئول اين کشتار بودند. خبرگزاري رسمي عربستان قبلاً گفته بود پليس وقتي دخالت کرد که زوّار ايراني شروع به آتش زدن ماشينها و حمله به افرادي که در آن نزديکي ايستاده بودند, کردند.
به گزارش خبرگزاريها در روز ۱۱مرداد۶۶ (۲اوت۸۷), تلويزيون عربستان سعودي شب گذشته اعلام کرد که در رويدار خونين مکّه جمعاً ۴۰۲ نفر کشته و ۶۵۰نفر زخمي شدند. بنا بر همين آمار, «۸۵تن از کشته شدگان از نيروهاي انتظامي سعودي, ۴۲تن از زائران کشورهاي خارجي و ۲۷۵نفر از زائران ايراني بوده اند...»
به گزارش راديو رژيم, در همين روز ۱۱مرداد, رفسنجاني در سخنراني خود در برابر راهپيمايان گفت: «ما, به عنوان سربازان خدا و به عنوان کساني که مجري احکام خدا هستيم, خودمان را موظّف مي دانيم که انتقام خون اين شهيدان را از آمريکا و حکّام سعودي بگيريم... انتقام خود اين شهدا اين است که ريشه حکّام سعودي از منطقه کنده شود و... حَرَمين شريفين (=مسجدالحرام و مسجدالنبي) و [قبرستان] بَقيع مقدس از لوث وجود وهّابيهاي شرور و حبيث پاک شود و ثروتهاي عظيم دنياي اسلام که در زيز خاکهاي جزيره العرب خوابيده است, از اين جنايتکاران گرفته شود و در جهت عظمت اسلام و مبارزه با کفر و استکبار جهاني مصرف شود».
روز ۱۲مرداد (۳اوت۸۷), خميني در پاسخ پيام مهدي کروبي درمورد رويدادهاي مکه, رهبران عربستان را «اجبر آمريکا و خائنين به حرمين شريفين» خواند و گفت: «اگر هزاران مبلّغ و روحاني را به اَقطار عالم مي فرستاديم تا مرز واقعي بين اسلام راستين و اسلام آمريکايي و فرق بين حکومت عدل و حکومت سرسپردگان مدّعي حمايت از اسلام را مشخص کنيم, به صورتي چنين زيبا نمي توانستيم» (راديو رژيم, ۱۲مرداد۶۶).
به گزارش صداي امريکا در روز۲۲مرداد, مالزي اعلام کرد که زائران ايراني بايد مسئول شورشها و کشتارهاي مکه شناخته شوند.
به گزارش راديو رژيم در روز ۲۳مرداد (۱۵اوت), خميني در ديدار با «شوراي مرکزي جهاد سازندگي» به مناسبت عيد غدير خُم گفت: «هرکس قيام کرد براي اين که عدالت ايجاد کند, حکومت عدل ايجاد کند, سيلي خورده. پس ما گله يي نداريم که چون قيام کرده ايم براي اقامه عدل, براي حکومت اسلامي, سيلي بخوريم. ما بايد زيادتر سيلي بخوريم».
به گزارش راديو رژيم در روز ۲۷مرداد(۱۸اوت), يکي از کارمندان ديپلومات سفارت سعودي در تهران [که هنگام حمله بسيجيها به سفارت عربستان در تهران از طبقات بالاي سفارت به پايين پرتاب شده بود], به علت شدّت جراحات در بيمارستان درگذشت.
به گزارش راديو رژيم, رفسنجاني در نماز جمعه تهران در روز ۳۰مرداد (۲۱اوت), با اشاره به رويدادهاي مکّه گفت: «رژيم آل سعود ريشه خودش را با اين کار زده است. امروز لازم نيست جمهوري اسلامي ايران انتقام بگيرد, صدها هزار جوان در دنيا از اين واقع خشمگين هستند و انتقام خواهند گرفت.»
يک تير و دو نشان!
خميني و دست پروردگانش در اين ميانه نه تنها پليس عربستان سعودي را مسئول اين کشتار معرفي کردند, بلکه پاي مجاهدين را هم به ميان کشيدند تا به خيال خود ضربه يي کاري هم به اين سازمان وارد کنند. مانند همان توطئه يي که در ۳۰خرداد ۱۳۷۳ با انفجار حرم امام رضا و انداختن آن به پاي مجاهدين به اجرا درآوردند. اما در سالهاي بعد, در جنگ و جدالهاي دروني عاملان هر دو کشتار وحشيانه را معرفي کردند.
روزنامه کيهان در روز ۱۰مرداد ۱۳۶۶ از«همکاري منافقين با سعوديها در دستگيري زائران ايراني» خبر داد.
روزنامه رسالت در ۱۳مرداد ۱۳۶۶ نوشت: «جنايت فجيع و ضداسلامي و انساني کشتار زائران در روز کشتار سياه مکه, سناريو از پيش تعيين شده يي بوده است که ماٌموران امنيتي عراق, منافقين و پليس سعودي پياده کنندگان اين طرح بوده اند».
بني صدر هم در روزنامه «انقلاب اسلامي» در همان روز ۱۳مرداد۶۶, براي ياري رساني به «امام خميني», آمار دقيق تري را برملاکرد: «۲۰۰تن از مجاهدين خلق» با کمک «رِنجرهاي عراقي» همراه آنها و ۸۰ مجاهد ديگري که از ايران و خارج ايران به مکه رفته بودند, «کشتار هولناک» مکه را به وجود آوردند!
«شوراي ملي مقاومت ايران» در بيانيه ۱۴آبان ۱۳۶۶ اعلام کرد: «رژيم خميني که هيچگاه پرواي نام و ننگ نداشته است, براي منحرف کردن توجه مردم ايران و جهان از شکست سنگين و خردکننده يي که چه در صحنه بين المللي و چه در صحنه نظامي نصيبش شده بود, بر بحران سازي و صدور تروريسم افزود و ازجمله طرح توطئه ديگري را ريخت و به دست اوباش جيره خوارش در قبله گاه مسلمانان ـ مکه ـ به مرحله اجرا گذاشت. پيام خميني به حجاج, که در واقع چيزي جز دعوت به خونريزي و صدور آشکار تروريسم به کشورهاي مختلف نبود, در عمل به فاجعه خونين مکه انجاميد و براي اين رژيم جنگ افروز و مردم خوار جز ننگ و نفرين بيشتر چيزي به ارمغان نباورد...»
«طرّاح فاجعه» مکه
روزنامه «سياست روز» در تاريخ ۲۸ ارديبهشت ۱۳۸۱به نقل از يوسف بختياري در جريان اختلافات جناحي در مجلس, فاش کرد که محسن ميردامادي, رئيس کميسيون امنيت و سياست خارجي مجلس, که به قول کروبي «امروز با سر و پا به سمت آمريکا مي رود» و لباس اصلاح طلبي پوشيده است, جزء طرّاحان اين فاجعه بوده است.
يوسف بختياري با تاٌکيد بر اين که خودش شاهد ماجرا بوده, نوشت: «کساني که در سال ۶۶ حج تمتّنع برگزار نمودند, شاهد قتل عام قريب ۵۰۰نفر از حجاج ايراني توسط نيروي نظامي و انتظامي کشور عربستان بودند...برنامه يي طرّاحي نموده بودند که بعد از راهپيمايي حجّاج که از يکي از ميادين مکه به سمت حرم بود, داخل حرم شوند و با تصاحب بلندگوي مسجدالحرام شعار ”مرگ بر آمريکا“ و مطالب ديگر را قرائت نمايند که پليس عربستان از اين قضيه مطّلع مي شود. آگاهان شدت عمل عربستان را ناشي از اين مساٌله مي دانستند...»
يوسف بختياري مي نويسد: «... از دادگستري تهران انتظار مي رود که گروه تحقيق را براي بررسي مسائل پشت پرده حج سال ۶۶ تشکيل دهد... اميد است با پيگيري دادگستري تهران, مسائل روشن شود که چگونه بعضي از آقايان که هم اکنون شعار اصلاح طلبي مي دهند در آن سال با حرکات افراطي خويش زمينه ساز آن کشتار فجيع گرديدند.»
فرداي افشاگري بختياري (۲۹ارديبهشت ۱۳۸۱) روزنامه «جمهوري اسلامي» براي پرده پوشي بر اين افشاگري, نوشت: «ديروز يک روزنامه داراي گرايش راست مطلبي را تحت عنوان پشت پرده وقايع حج ۱۳۶۶به چاپ رساند که با هيچ معياري جز معيار ”ديگي که براي من نجوشد, بگذار در آن کلّه سک بجوشد“ منطبق نيست... آن چه در اين ميان متاٌسفانه قرباني مي شود, مصالح کشور است... در اين صورت چه کسي بايد پاسخگوي چاپ مطلبي باشد که به خاطر ضربه زدن به رقيب, مواضع امام, منافع ملي و مصالح کشور را زير سؤال مي برد و دولتمردان مجرم سعودي و حاميان آمريکايي آنها را تبرئه مي کند... واقعيت اين است که حتي اگر چنين ادّعايي درست باشد, قبل از هرچيز بايد روزنامه يي که اين گونه به منافع ملي و مصالح کشور ضربه وارد مي کند و دشمنان و مجرمان را تيرئه مي نمايد تحت تعقيب قانوني قرار گيرد.»
روزنامه «آفتاب» هم در همان روز ۲۹ارديبهشت ۱۳۸۱, نوشت: «اين که در شرايط خطير تهديدات خارجي يکي از روزنامه هاي صبح مسائل حدود ۱۵سال گذشته را پيش مي کشد... واقعاً انسان را به يک نگراني عميق وادار مي سازد. ما تا چه حد و فراتر از کدام خطوط قرمز حاضر به مقابله و حمله به يکديگر هستيم و تحت چه شرايطي اين درک را خواهيم داشت که منافع ملي را بازيچه اميال سياسي نکنيم. متاٌسفانه در جريان فوق الذکر ـ که يک موضوع کاملاً فراموش شده, به طور ناشيانه و جاهلانه زنده مي شود و توجه نمي گردد که در صورت انتشار حرف و حديثها و شايعات پيرامون آن, چه عواقب خطرناکي گريبان کشور را مي گيرد ـ هيچ چاره يي نداريم [جز اين] که مسئولان بالاي نظام را به برخورد فوري و قاطع با آن فراخوانيم».
اعتراف مهدي کرّوبي, ۱۸سال بعد
مهدي کروبي که به هنگام کشتار مکه نماينده خميني و سرپرست حجّاج ايراني بود, درباره اين کشتار در زمان وقوع آن گفته بود که پليس عربستان سعودي عامل فاجعه بوده و باعث ايجاد درگيري و کشتار شده است. اما ۱۸سال بعد در جلسه پرسش و پاسخ در دانشگاه بوعلي همدان, اعلام کرد: «دوران شعبده بازي براي همه ما تمام شد و بايد حرف بزنيم و پاسخ بگوييم». روزنامه «شرق», در روز ۱۰خرداد ۱۳۸۴ (۲ژوئن ۲۰۰۵) از قول او نوشت: «من سال ۶۴ نماينده امام بودم و در آن زمان مطابق با دستور امام در مدينه و مکه مراسم هماهنگ ”برائت [از مشرکين“] برگزار مي کرديم. در سال دوم متوجه شديم يکي از هواپيماهاي حجّاج با ۱۱۰نفر مسافر بازداشت شده اند. بعد از پيگيري اين مطلب فهميديم, نهادي در ايران با کاروان هماهنگي کرده و در ساکهاي حاجيان مواد منفجره جايگزين کرده اند.»
«اميرالحاج سابق افزود: ماٌموران عربستان پس از دستگيري آنان همگي را به زندان فرستاده و به من گفتند شما نماينده مردم و سرپرست حاجيان ايراني هستيد, اين عده کار خلاف انجام داده اند و شما به وظيفه خود برسيد و اين را به عهده ما بگذاريد... عربستاني ها در اين مورد عاقلانه تر از بسياري از بچه هاي ما عمل کردند.
من براي آزادي اين افراد به دستور امام با حرکت و قدرت عمل کردم به طوري که فقط سه نفر از متخصّصان مواد منفجره در زندان ماندند و بقيه آزاد شدند...
يک سري از همين بچه ها که امروزه با سر و پا به سمت آمريکا مي روند در آن دوران, دور هم جمع شدند و به آل سعود فحش و ناسزا گفتند و منافع کشور را قرباني تفکّر بسته خود کردند...»
عبدالعلي معصومي
سه‌شنبه، ۲۵ آبان ۱۳۸۹ / ۱۶ نوامبر ۲۰۱۰
