مي گويند، ”آدم زنده وكيل وصي نميخواد.” اين ضرب المثل ايراني را فكر كنم هر كودك دبستاني هم بداند و اشاره به اين دارد وقتي كسي يا كساني خودشان حي و حاضر هستند، خودشان طرف حساب مي باشند و نمي توان آنها را دور زد و يا به جاي آنها حرف زد بي آنكه اين آدمهاي زنده چنين اجازه اي را به كسي داده باشند.
اين حكايت ماموران شعبه خارج كشوري انجمن نجات است كه در نقش نماينده خانواده هاي موهوم مجاهدين سخن از انتقال اشخاص حقيقي و حقوقي مي زنند كه خود حي و حاضرند و نيازي به چنين وكيل وصي هايي كه وزارت اطلاعات رژيم ايران تعيين كرده است، ندارند. بويژه اينكه اين بار رژيم لايه خاكستري خود را نيز فعال كرده است تا مجاهدين را از دست رهبريشان نجات دهد!
اين نخستين بار نيست كه رژيم ايران با همكاري و همدستي اياديش در دولت عراق و ارگانهاي نظامي و شبهه نظامي اين دولت كه بخش زيادي ازانها وابسته به سپاه قدس رژيم ايران هستند، به محل استقرار نيروهاي سازمان مجاهدين خلق ايران حمله مي كند و حمام خون راه مي اندازد. بارها اين اتفاق افتاده است و عقبه سپاه قدس در فضاي مجازي و واقعي هم مشخص هستند. ابتدا در سايت هاي وزارت اطلاعات و تابعه آن و فضاي مجازي و نيز با بسيج تعدادي از مرتبطين با انجمن نجات رژيم در داخل كشور تحت عنوان خانواده به دم درب كمپ محل استقرار مجاهدين زمينه سازي يك حمله شروع ميشود و وقتي هم حمله صورت گرفت همين عقبه سپاه قدس وارد معركه ميشوند و با انداختن تقصيرات به گردن قرباني كه خود مجاهدين هستند، جنايت و مشاركت در اين جنايت را تكميل مي كنند و به توجيه و تبرئه آن و محق بودن رژيم ايران در ارتكاب اين جنايت مشغول ميشوند.
اين يك تقسيم كار است و اينبار با موضعگيري و محكوميت حمله به ليبرتي توسط كميسارياي عالي ملل متحد، عفو بين الملل، وزير خارجه آمريكا، رئيس سياست خارجي اتحاديه اروپا و شمار زيادي از نمايندگان پارلمان اروپا و كنگره امريكا و ... همچنين احزاب و سازمانها و شخصيت هاي سياسي و هنري و فعالين حقوق بشري ايراني اين حقيقت بر همگان عيان شد كه:
اولا- بدون هيچ ترديد و اما و اگري موشك باران كمپ ليبرتي كار رژيم ايران و مزدورانش در دستگاه حكومت عراق و با همكاري دولت عراق بوده است.
دوما- سازمان ملل و دولت آمريكا به اين گاه هستند و اين پناهندگان بر اساس يك قرارداد دو جانبه و تعهد كتبي دولت آمريكا مبني بر تامين حفاظت آنان سلاحهاي خود را تحويل داده و توسط آمريكا و سازمان ملل و با دادن تعهد تضمين حفاظت از اشرف به ليبرتي به عنوان يك كمپ ترانزيت انتقال و بدون تامين حفاظت و خواسته ها و اجراي تعهدات ، در يك زندان محاصره و هدف حملات رژيم ايران به قصد قتل عام و كشتار جمعي قرار گرفته و مي گيرند.
سوما- پيش از وقوع حمله به سازمان ملل و دولت آمريكا هشدارهاي لازم داده شده بود اما هيچگونه اقدامي نشده و نه در جريان موشك باران و كشتار دسته جمعي و نه پس از آن بجز يك بازديد توسط افراد يو ان هيچ اقدام جدي نه از سوي كميساريا، نه سازمان ملل، نه امريكا و نه دولت حيدرالعبادي صورت نگرفته است و پناهندگان موشك باران شده و قتل عام شده بدوح حفاظت و امكانات رها شده و محافظين مسلح كمپ آنها را محاصره كرده اند.
چهارما- اين پناهندگان موشك باران شده اعضاي يك جنبش هستند كه سابقه پنجاه سال مبارزه با دو ديكتاتوري را در كارنامه خود دارد و بسياري از آنها زنداني سياسي در دونظام بوده و يا عضوي از خانواده شان اعدام شده است. بر اساس قوانين بين المللي و حق مشروع مبارزه و مقاومت براي آزادي در برابر يك حكومت ديكتاتوري و سركوبگر حق مبارزه برايشان مفروض و قابل كنار آمدن و يا اجازه گرفتن از كسي نيست. آنها به عراق براي همين رفته اند.
همانگونه كه آمريكاحق دارد عليه داعش بجنگد، مردم ايران و مجاهدين خلق ايران هم حق داشته و دارند با رژيم ابوداعش بجنگند. همانگونه كه كردها در سوريه حق دارند عليه داعش بجنگند و آمريكا به آنها پوشش هوايي ميدهد، مجاهدين هم حق دارند براي دفاع از خود و ملت خود مسلح باشند و عليه ابوداعش بجنگند. همانگونه كه در يمن عليه دخالت هاي رژيم ايران يك ائتلاف عربي مي جنگد و همانگونه كه سوري ها عليه ديكتاتوري اسد و دخالت هاي رژيم ايران و روسيه مي جنگند و با مقاومت مردم ايران و دشمن مشتركشان متحد هستند، مجاهدين و ديگر نيروهاي مخالف رژيم ايران حق دارند عليه اين رژيم جنايتكار و براي آزادي مردم و ميهنشان مبارزه كنند .
حال چرا آمريكا و سازمان ملل چنين حقي را براي مجاهدين قائل نيستند و آنها را خلع سلاح از پايگاهشان مجبور به كوچ اجباري و در زنداني به نام ليبرتي محاصره و محصور كرده و نيروهاي عراقي وابسته به سپاه قدس رژيم ايران به عنوان محافظ كمپشان را رصد و شناسايي و با هماهنگي با هدف و نيت كشتار جمعي و قتل عام موشك باران مي كنند؟
وزير خارجه آمريكا هیلاری کلینتون چندي پيش اظهار داشت : ایران بهعنوان یک دولت، بزرگترین حامی تروریسم در جهان است در این زمینه داعش و القاعده را هم داریم که کشور محسوب نمیشوند، ایرانیها بهوضوح رژیمهایی از جمله یمن رو برای مدتها بیثبات کردند، از اسد حمایت کردند که ما پیامدهای اون رو داریم میبینیم».
اگر چنين است پس چرا مخالفين اين رژيم در فهرست تروريستي دولت شما بودند و نهايتا با حكم دادگاه مجبور به دست كشيدن از اين نامگذاري شرم آور و ننگين شديد؟
اگر اينطور است پس چرا در زماني كه بر مصدر وزارت خارجه بودي به دخالت هاي تروريستي رژيم ايران در عراق اشاره اي نكردي و چرا مخالفين اين رژيم را پايگاهشان كوچ داديد و آنها را بي سلاح و بي دفاع در برابر اين رژيم تروريست و مزدوران عراقيش محصور و زنداني نموديد؟
روشن است آمريكا و سازمان ملل و دولت عراق نمي توانند از زير بار مسئوليت و پاسخگويي در باره اين جنايت و كشتار جمعي شانه خالي بكنند و بر همه ايرانيان است در دفاع از هم وطنان مبارز خود عليه اين سياست كثيفي كه به جنايتكاران حاكم بر ايران عنايت دارد و عليه منافع ملت ايران و ملتهاي منطقه مي باشد بپاخيزند.
اما مهمتراز اين مقابله با پاسداران سياسي و عقبه سپاه تروريستي قدس رژيم در فضاي مجازي و رسانه اي است كه اينبار هم مانند گذشته به ميدان آمده است تا دستان خونين جلادان حاكم بر ايران را پنهان كند و مجاهدين و رهبري اين سازمان را به قرباني كردن سازمان و اعضاي خود متهم نمايد.
اينان كه با قيافه هاي حق به جانب هم وارد ميدان شده و مي شوند، در يك كلام حرفشان اين است. جمهوري اسلامي همين است و مي كشد و شما نبايد مقاومت كنيد. تسليم شويد، سازمان و تشكيلات خود را رها و متلاشي كنيد و به خدمت نظام و پاسدارانش در بيائيد، همانطوري كه ما در آمده ايم و به خدمتگذاري در هر زمان و مكاني حاضريم.
ملاحظه مي كنيد كه اين «توابان تشنه به خون» و خائن چگونه هم جاده صاف كن جنايت و كشتار هستند و هم براي دربردن جلادي كه ارباب و ولي نعمتشان است چه سر و دستي مي شكنند و ميمون وار از هر آنتن و رسانه و بشقابي كه گيرشان بيايد بالا مي روند. چه كينه توزانه يقه مي درانند كه آي ايهاالناس ما كمپين خانواده هاي اينها هستيم كه اسير دست مجاهدين هستند و آنها را گوشت دم توپ جمهوري اسلامي كرده اند، چرا عليه جمهوري اسلامي تظاهرات و گردهمايي و جلسه و ... برگزار مي كنند ولي به فكر نجات اينها نيستند؟!
بله انجمنهاي نجات رژيم در داخل و خارج كه خيلي به فكر نجات رژيم ضد ايراني ولايت فقيه هستند و براي قتل عام مجاهدين زمينه سازي و جاده را هموار مي كنند، به فكر نجات مجاهدين هم افتاده اند!
بايد به اين دريدگان بي حيا گفت: مجاهدين حي و حاضر هستند و از حق و حقوق خود مي دانند چگونه دفاع كنند و همه راههاي ممكن را براي تامين حفاظت خود نه براي عافيت طلبي و جان به در بردن بلكه براي تداوم مبارزه و نبرد با رژيم ولايت فقيه پيموده و باز مي پيمايند، به هر وسيله ممكن و در هر كجا كه باشند ، درون زندانهاي رژيم يا زندان ليبرتي يا هر كجاي دنيا باز به مبارزه و مقاومت براي به زير كشيدن اين رژيم ضد ايراني و ضد بشري ادامه ميدهند و در اين راه هر بهايي هم كه لازم باشد مي پردازند اما تسليم زندانباناني كه فكر مي كردند مي توانند مجاهدين را از پاي در بياورند نميشوند و كينه ضد بشري شما و اربابتان هم از همينجا ناشي ميشود كه هستند و تاثير گذار و خطرناكند. بويژه در شرايطي كه نه راه پس داريد و نه پيش و مجاهدين هم همه جا در هر كوي و گذر با هواداران و نيروهاي بالقوه و بالفعل خود و خلق قهرمانشان به كمينتان نشسته اند.
مجاهدين بودند زهر به حلقوم خميني و اخيرا زهر اتمي را به حلقوم خامنه اي و رژيمش ريختند و اكنون نوبت زهر منطقه اي و حقوق بشر است و اين را هم در گلويتان مي ريزند.
امروز همه ايرانيان فهميده اند كه شليك به كمپ ليبرتي شليك به هر ايراني است و همه جريانهاي سياسي مخالف با هر اختلاف نظر سياسي و ديدگاهي كه با مجاهدين داشته و دارند بدرستي بر وضعيت بحراني رژيم و جنايت رژيم و نقش رژيم و سياست هاي بين المللي كه زمينه ساز اين جنايت بوده انگشت گذاشته و آن را محكوم نموده اند. هر آنكس هم كه همسو و در سوي رژيم است، در جبهه دشمن مردم ايران قرار دارد.
اما اكنون بايد گامي فراتر محكوميت نهاد و در يك همبستگي ملي و مبارزاتي و سياسي به رژيم تعرض نمود. همه ايرانيان و جريانهاي سياسي ضروري است با هر امكان و تواني كه دارند براي محكوميت گسترده اين جنايت و اقدامات تروريستي رژيم در منطقه و اعدام و نقض حقوق بشر در ايران فعال شوند و به تحقيق در باره حمله جنايتكارانه به كمپ ليبرتي و شناسايي و محاكمه عاملان و آمران آن فراخوان داده و فشار حد اكثر را به كميسارياي ملل متحد، سازمان ملل و دولتهاي آمريكا و عراق و اتحاديه اروپا بياورند.
بايد به جد خواهان حفاظت از مجاهدين در ليبرتي و همه مخالفيني كه در عراق و يا در هر كجاي دنيا هستند بشوند. اين يك درد مشترك و يك رزم مشترك است بايد همه با هم همراه شويم . همراه شو عزيز!
اين حكايت ماموران شعبه خارج كشوري انجمن نجات است كه در نقش نماينده خانواده هاي موهوم مجاهدين سخن از انتقال اشخاص حقيقي و حقوقي مي زنند كه خود حي و حاضرند و نيازي به چنين وكيل وصي هايي كه وزارت اطلاعات رژيم ايران تعيين كرده است، ندارند. بويژه اينكه اين بار رژيم لايه خاكستري خود را نيز فعال كرده است تا مجاهدين را از دست رهبريشان نجات دهد!
اين نخستين بار نيست كه رژيم ايران با همكاري و همدستي اياديش در دولت عراق و ارگانهاي نظامي و شبهه نظامي اين دولت كه بخش زيادي ازانها وابسته به سپاه قدس رژيم ايران هستند، به محل استقرار نيروهاي سازمان مجاهدين خلق ايران حمله مي كند و حمام خون راه مي اندازد. بارها اين اتفاق افتاده است و عقبه سپاه قدس در فضاي مجازي و واقعي هم مشخص هستند. ابتدا در سايت هاي وزارت اطلاعات و تابعه آن و فضاي مجازي و نيز با بسيج تعدادي از مرتبطين با انجمن نجات رژيم در داخل كشور تحت عنوان خانواده به دم درب كمپ محل استقرار مجاهدين زمينه سازي يك حمله شروع ميشود و وقتي هم حمله صورت گرفت همين عقبه سپاه قدس وارد معركه ميشوند و با انداختن تقصيرات به گردن قرباني كه خود مجاهدين هستند، جنايت و مشاركت در اين جنايت را تكميل مي كنند و به توجيه و تبرئه آن و محق بودن رژيم ايران در ارتكاب اين جنايت مشغول ميشوند.
اين يك تقسيم كار است و اينبار با موضعگيري و محكوميت حمله به ليبرتي توسط كميسارياي عالي ملل متحد، عفو بين الملل، وزير خارجه آمريكا، رئيس سياست خارجي اتحاديه اروپا و شمار زيادي از نمايندگان پارلمان اروپا و كنگره امريكا و ... همچنين احزاب و سازمانها و شخصيت هاي سياسي و هنري و فعالين حقوق بشري ايراني اين حقيقت بر همگان عيان شد كه:
اولا- بدون هيچ ترديد و اما و اگري موشك باران كمپ ليبرتي كار رژيم ايران و مزدورانش در دستگاه حكومت عراق و با همكاري دولت عراق بوده است.
دوما- سازمان ملل و دولت آمريكا به اين گاه هستند و اين پناهندگان بر اساس يك قرارداد دو جانبه و تعهد كتبي دولت آمريكا مبني بر تامين حفاظت آنان سلاحهاي خود را تحويل داده و توسط آمريكا و سازمان ملل و با دادن تعهد تضمين حفاظت از اشرف به ليبرتي به عنوان يك كمپ ترانزيت انتقال و بدون تامين حفاظت و خواسته ها و اجراي تعهدات ، در يك زندان محاصره و هدف حملات رژيم ايران به قصد قتل عام و كشتار جمعي قرار گرفته و مي گيرند.
سوما- پيش از وقوع حمله به سازمان ملل و دولت آمريكا هشدارهاي لازم داده شده بود اما هيچگونه اقدامي نشده و نه در جريان موشك باران و كشتار دسته جمعي و نه پس از آن بجز يك بازديد توسط افراد يو ان هيچ اقدام جدي نه از سوي كميساريا، نه سازمان ملل، نه امريكا و نه دولت حيدرالعبادي صورت نگرفته است و پناهندگان موشك باران شده و قتل عام شده بدوح حفاظت و امكانات رها شده و محافظين مسلح كمپ آنها را محاصره كرده اند.
چهارما- اين پناهندگان موشك باران شده اعضاي يك جنبش هستند كه سابقه پنجاه سال مبارزه با دو ديكتاتوري را در كارنامه خود دارد و بسياري از آنها زنداني سياسي در دونظام بوده و يا عضوي از خانواده شان اعدام شده است. بر اساس قوانين بين المللي و حق مشروع مبارزه و مقاومت براي آزادي در برابر يك حكومت ديكتاتوري و سركوبگر حق مبارزه برايشان مفروض و قابل كنار آمدن و يا اجازه گرفتن از كسي نيست. آنها به عراق براي همين رفته اند.
همانگونه كه آمريكاحق دارد عليه داعش بجنگد، مردم ايران و مجاهدين خلق ايران هم حق داشته و دارند با رژيم ابوداعش بجنگند. همانگونه كه كردها در سوريه حق دارند عليه داعش بجنگند و آمريكا به آنها پوشش هوايي ميدهد، مجاهدين هم حق دارند براي دفاع از خود و ملت خود مسلح باشند و عليه ابوداعش بجنگند. همانگونه كه در يمن عليه دخالت هاي رژيم ايران يك ائتلاف عربي مي جنگد و همانگونه كه سوري ها عليه ديكتاتوري اسد و دخالت هاي رژيم ايران و روسيه مي جنگند و با مقاومت مردم ايران و دشمن مشتركشان متحد هستند، مجاهدين و ديگر نيروهاي مخالف رژيم ايران حق دارند عليه اين رژيم جنايتكار و براي آزادي مردم و ميهنشان مبارزه كنند .
حال چرا آمريكا و سازمان ملل چنين حقي را براي مجاهدين قائل نيستند و آنها را خلع سلاح از پايگاهشان مجبور به كوچ اجباري و در زنداني به نام ليبرتي محاصره و محصور كرده و نيروهاي عراقي وابسته به سپاه قدس رژيم ايران به عنوان محافظ كمپشان را رصد و شناسايي و با هماهنگي با هدف و نيت كشتار جمعي و قتل عام موشك باران مي كنند؟
وزير خارجه آمريكا هیلاری کلینتون چندي پيش اظهار داشت : ایران بهعنوان یک دولت، بزرگترین حامی تروریسم در جهان است در این زمینه داعش و القاعده را هم داریم که کشور محسوب نمیشوند، ایرانیها بهوضوح رژیمهایی از جمله یمن رو برای مدتها بیثبات کردند، از اسد حمایت کردند که ما پیامدهای اون رو داریم میبینیم».
اگر چنين است پس چرا مخالفين اين رژيم در فهرست تروريستي دولت شما بودند و نهايتا با حكم دادگاه مجبور به دست كشيدن از اين نامگذاري شرم آور و ننگين شديد؟
اگر اينطور است پس چرا در زماني كه بر مصدر وزارت خارجه بودي به دخالت هاي تروريستي رژيم ايران در عراق اشاره اي نكردي و چرا مخالفين اين رژيم را پايگاهشان كوچ داديد و آنها را بي سلاح و بي دفاع در برابر اين رژيم تروريست و مزدوران عراقيش محصور و زنداني نموديد؟
روشن است آمريكا و سازمان ملل و دولت عراق نمي توانند از زير بار مسئوليت و پاسخگويي در باره اين جنايت و كشتار جمعي شانه خالي بكنند و بر همه ايرانيان است در دفاع از هم وطنان مبارز خود عليه اين سياست كثيفي كه به جنايتكاران حاكم بر ايران عنايت دارد و عليه منافع ملت ايران و ملتهاي منطقه مي باشد بپاخيزند.
اما مهمتراز اين مقابله با پاسداران سياسي و عقبه سپاه تروريستي قدس رژيم در فضاي مجازي و رسانه اي است كه اينبار هم مانند گذشته به ميدان آمده است تا دستان خونين جلادان حاكم بر ايران را پنهان كند و مجاهدين و رهبري اين سازمان را به قرباني كردن سازمان و اعضاي خود متهم نمايد.
اينان كه با قيافه هاي حق به جانب هم وارد ميدان شده و مي شوند، در يك كلام حرفشان اين است. جمهوري اسلامي همين است و مي كشد و شما نبايد مقاومت كنيد. تسليم شويد، سازمان و تشكيلات خود را رها و متلاشي كنيد و به خدمت نظام و پاسدارانش در بيائيد، همانطوري كه ما در آمده ايم و به خدمتگذاري در هر زمان و مكاني حاضريم.
ملاحظه مي كنيد كه اين «توابان تشنه به خون» و خائن چگونه هم جاده صاف كن جنايت و كشتار هستند و هم براي دربردن جلادي كه ارباب و ولي نعمتشان است چه سر و دستي مي شكنند و ميمون وار از هر آنتن و رسانه و بشقابي كه گيرشان بيايد بالا مي روند. چه كينه توزانه يقه مي درانند كه آي ايهاالناس ما كمپين خانواده هاي اينها هستيم كه اسير دست مجاهدين هستند و آنها را گوشت دم توپ جمهوري اسلامي كرده اند، چرا عليه جمهوري اسلامي تظاهرات و گردهمايي و جلسه و ... برگزار مي كنند ولي به فكر نجات اينها نيستند؟!
بله انجمنهاي نجات رژيم در داخل و خارج كه خيلي به فكر نجات رژيم ضد ايراني ولايت فقيه هستند و براي قتل عام مجاهدين زمينه سازي و جاده را هموار مي كنند، به فكر نجات مجاهدين هم افتاده اند!
بايد به اين دريدگان بي حيا گفت: مجاهدين حي و حاضر هستند و از حق و حقوق خود مي دانند چگونه دفاع كنند و همه راههاي ممكن را براي تامين حفاظت خود نه براي عافيت طلبي و جان به در بردن بلكه براي تداوم مبارزه و نبرد با رژيم ولايت فقيه پيموده و باز مي پيمايند، به هر وسيله ممكن و در هر كجا كه باشند ، درون زندانهاي رژيم يا زندان ليبرتي يا هر كجاي دنيا باز به مبارزه و مقاومت براي به زير كشيدن اين رژيم ضد ايراني و ضد بشري ادامه ميدهند و در اين راه هر بهايي هم كه لازم باشد مي پردازند اما تسليم زندانباناني كه فكر مي كردند مي توانند مجاهدين را از پاي در بياورند نميشوند و كينه ضد بشري شما و اربابتان هم از همينجا ناشي ميشود كه هستند و تاثير گذار و خطرناكند. بويژه در شرايطي كه نه راه پس داريد و نه پيش و مجاهدين هم همه جا در هر كوي و گذر با هواداران و نيروهاي بالقوه و بالفعل خود و خلق قهرمانشان به كمينتان نشسته اند.
مجاهدين بودند زهر به حلقوم خميني و اخيرا زهر اتمي را به حلقوم خامنه اي و رژيمش ريختند و اكنون نوبت زهر منطقه اي و حقوق بشر است و اين را هم در گلويتان مي ريزند.
امروز همه ايرانيان فهميده اند كه شليك به كمپ ليبرتي شليك به هر ايراني است و همه جريانهاي سياسي مخالف با هر اختلاف نظر سياسي و ديدگاهي كه با مجاهدين داشته و دارند بدرستي بر وضعيت بحراني رژيم و جنايت رژيم و نقش رژيم و سياست هاي بين المللي كه زمينه ساز اين جنايت بوده انگشت گذاشته و آن را محكوم نموده اند. هر آنكس هم كه همسو و در سوي رژيم است، در جبهه دشمن مردم ايران قرار دارد.
اما اكنون بايد گامي فراتر محكوميت نهاد و در يك همبستگي ملي و مبارزاتي و سياسي به رژيم تعرض نمود. همه ايرانيان و جريانهاي سياسي ضروري است با هر امكان و تواني كه دارند براي محكوميت گسترده اين جنايت و اقدامات تروريستي رژيم در منطقه و اعدام و نقض حقوق بشر در ايران فعال شوند و به تحقيق در باره حمله جنايتكارانه به كمپ ليبرتي و شناسايي و محاكمه عاملان و آمران آن فراخوان داده و فشار حد اكثر را به كميسارياي ملل متحد، سازمان ملل و دولتهاي آمريكا و عراق و اتحاديه اروپا بياورند.
بايد به جد خواهان حفاظت از مجاهدين در ليبرتي و همه مخالفيني كه در عراق و يا در هر كجاي دنيا هستند بشوند. اين يك درد مشترك و يك رزم مشترك است بايد همه با هم همراه شويم . همراه شو عزيز!